🔺 علائم 🔻 🔸امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: فرج را از سه چیز انتظار داشته باشید: اختلاف اهل شام بر سر آن چیزی که در میان آنهاست، پرچم های سیاه از خراسان و هراس و سردرگمی مردم در ماه رمضان. 📚منبع: بحارالانوار، ج 52، ص 229، یوم الخلاص، ص 645 . 🔹خسف و مسخ، باران‌های چهل شبانه روزی، حبس شدن خورشید زیر زمین، خروج دجال و ویژگی‌های دجال در کتاب حلیة‌المتقین، عین چهارم، در ذکر وقایع و سوانح دین، در آخرالزمان، ظهور امام زمان 🔸امیرالمومنین(علیه‌السلام) در توصیف او فرمودند: «آگاه باشید که [نام] دجال، صائد بن الصائد است. بدبخت کسی است که او را تصدیق کرده و بپذیرد و خوش‌بخت کسی است که او را تکذیب کند. او از منطقه‌ای ظهور می‌کند که آن‌را «اصبهان» گویند. از محله‌ای که به محله یهودیان معروف است. چشم راست او به هم چسبیده و هیچ حدقه‌ای ندارد (ممسوح است). چشم دیگر او در پیشانی‌اش است و آن‌چنان روشن است که مثل ستاره صبح می‌درخشد؛ در چشم او گوشتی است که گویا به خون مخلوط است و بر پیشانی‌اش – ما بین دو چشم – نوشته است کافر؛ و هر کاتب و بی‌سوادی می‌تواند آن‌را بخواند؛ دریاها را در می‌نوردد و خورشید با او سیر می‌کند؛ در مقابلش کوهی از دود و در پشت سرش کوه سفیدی است که مردم خیال می‌‎کنند غذاست؛ او در زمان قحطی سختی خروج می‌کند؛ در زیر پایش الاغی سبز یا تیره رنگ است؛ هر گام الاغ او یک میل راه طی می‌کند؛ سریع در زمین به سیر و گردش می‌پردازد؛ از چشمه و آبی که بگذرد تا روز قیامت خشک می‌شود؛ با صدای بلند – که همه اهل مشرق و مغرب می‌شنوند – فریاد می‌زند: به سوی من بیایید ای دوستان من! من خدایی هستم که خلق کرد و صورت‌ها را آفرید و تقدیرات را مقدر کرد و راهنمای شماست؛ دروغ می‌گوید! او دشمن خداست ... و در نهایت به دست آن‌که عیسی پشت سرش نماز می‌خواند(حضرت مهدی) کشته می‌شود.»[9] در برخی دیگر از روایات آمده او یک چشم است، سوار بر الاغی است که بین دو گوش او به اندازه یک میل است؛ خارج می‌شود در حالی‌که بهشت و جهنم همراه اوست؛ کوهی از نان و رودخانه ای از آب نیز همراه اوست؛ اکثر کسانی‌که به او می‌پیوندند یهود، زنان و اعراب هستند؛ به جز مکه و مدینه به تمام سرزمین‌های دنیا وارد می‌شود... .» 📚منبع: بحارالأنوار، همان، ج 52، ص 195. «وَ قَدْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ الدَّجَّالَ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَخَّرَهُ إِلَى يَوْمِكُمْ هَذَا فَمَهْمَا تَشَابَهَ عَلَيْكُمْ مِنْ أَمْرِهِ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَيْسَ بِأَعْوَرَ إِنَّهُ يَخْرُجُ عَلَى حِمَارٍ عَرْضُ مَا بَيْنَ أُذُنَيْهِ مِيلٌ يَخْرُجُ وَ مَعَهُ جَنَّةٌ وَ نَارٌ وَ جَبَلٌ مِنْ خُبْزٍ وَ نَهَرٌ مِنْ مَاءٍ أَكْثَرُ أَتْبَاعِهِ الْيَهُودُ وَ النِّسَاءُ وَ الْأَعْرَابُ يَدْخُلُ آفَاقَ الْأَرْضِ كُلِّهَا إِلَّا مَكَّةَ وَ لَابَتَيْهَا وَ الْمَدِينَةَ وَ لَابَتَيْهَا.» 🔸امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: «ادا ملک الکور الشام الخمس (دمشق) حمص، فلسطین، و الاردن و قنسرین ‌فتوقعوا عند ذلک الفرج*۱؛ چون سفیانی مناطق پنج گانه شام: دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را تصرف کرد منتظر فرج باشید. یکی از فرازهای مهم جنبش سفیانی نبرد قرقیسیا است. سفیانی پس از سرکوب مخالفان هدفی جز حمله به عراق ندارد از این رو با سپاهی بزرگ به سمت عراق رهسپار می‌شود در میانه راه در منطقه‌ای به نام قرقیسیا ـ شهری در سوریه در محل اتصال رود خابور و فرات ـ میان او و سپاهی دیگر جنگی هولناک در می‌گیرد. از طرف دیگر این درگیری اطلاع دقیقی در دست نیست اما اجمالا می‌دانیم که هر دو طرف نزاع بر باطل‌اند و تلفات این جنگ بسیار زیاد است امام باقر(علیه السلام) در حدیث معتبری می‌فرمایند: «و یمر جیشه بقرقیسیا فیقتتلون بها فیقتل من الجبارین ماة الف*۲؛ سپاه سفیانی به قرقیسیا می‌رسد در آنجا نبردی در می‌گیرد و از ستم‌گران صد هزار نفر کشته می‌شوند.» سفیانی پس از آن که فاتحانه از این جنگ بیرون می‌آید هم زمان با دو سپاه بزرگ به عراق و مدینه یورش می‌برد. سپاه او در عراق شیعیان بسیاری را از دم تیغ می‌گذرانند. امام باقر(علیه السلام) در ادامه حدیث قبل می‌فرمایند: «یبعث السفیانی جیشا الی الکوفه و عدتهم سبعون الفا فیحسبون من اهل الکوفة قتلا و صلبا و سبیا؛ سفیانی سپاهی هفتاد هزار نفری را به کوفه گسیل می‌دارد آنها برخی از اهل کوفه را می‌کشند برخی را به دار می‌آویزند و برخی را اسیر می‌کنند.» هم چنان که در مدینه نیز بسیاری از شیعیان توسط سپاه سفیانی قتل عام می‌شوند امام علی(علیه السلام) در این باره می‌فرمایند: «و یبعث بجیش الی المدینة فیاخذون من قدروا من ال محمد(صلی الله علیه و آله) و یقتل من بنی هاشم رجال و نساء*۳؛ سفیانی سپاهی را به مدینه گسیل می‌دارد و آنها کسانی از خاندان پیامبر(صلی علیه و آله) را که بتوانند دستگیر می‌کنند و از بنی هاشم مرد