نقشۀ بنی‌امیه برای خلافت 🔹️امیرالمؤمنین علیه السلام در نامۀ شمارۀ هفده، خطاب به معاویه می‌فرماید: «و اما گفتی ما فرزندان عبدمناف هستیم. نه تو چون منی، نه پدرت ابوسفیان مثل ابوطالب، و نه حرب مثل عبدالمطلب است. ما از قریشیم و شما به قریش چسبیده.» حضرت امیر می‌فرماید: «وَ لَا الصَّرِيحُ كَاللَّصِيقِ» یعنی در واقع نسب ما صریح است و شما الصاق شدید. 🔸️وقتی تاریخ را می‌خوانید، می‌بینید عبدشمس یک سفر به شامات داشته و از آن منطقه یک غلام به اسم اُمیه با خودش می‌‌آورد و او را پسرخواندۀ خودش می‌کند. برای همین وقتی این ملعون را از مکه اخراج می‌کنند، ده سال به سرزمین مادری‌اش، یعنی شامات می‌رود. آنجا با یک زن یهودی ارتباط می‌گیرد، چرا یهودی؟ چون خودش از آنهاست. 🔹️قبیلۀ یهودی برنامه داشت که سه تا قبیله به شمال مدینه بیایند، ضلع چهارمشان را هم میان قریش فرستادند که بتوانند همه چیز را به دست بگیرند. نتوانستند جلوی پیامبر صلی الله علیه و آله را بگیرند، لذا قرار بود از روز بعد از شهادت حضرت رسول، یک نفر از بنی‌امیه به قدرت برسد. 🔸️زمانی که خلیفۀ سوم که از بنی‌امیه است به قدرت می‌رسد، ابوسفیان رسماً می‌گوید: «اکنون که گوی خلافت به دست شما افتاده، آن را بین خودتان دست‌به‌دست کنید و دیگر نگذارید از دستتان برود.» همین آدم با پایش به قبر حضرت حمزه می‌زد و می‌گفت: «آنچه را که بر سر آن با ما جنگیدید اینک در دست کودکان ماست.» برای همین می‌بینید وقتی یزید چوب به لبان مبارک اباعبدالله علیه السلام می‌زند، شعر می‌خواند: «لَیْتَ أَشْیاخِی بِبَدْر شَهِدُوا، جَزَعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَسَلْ.» یعنی ای کاش اجدادم زنده بودند و این صحنه‌ها را می‌دیدند که من دارم چوب می‌زنم. چرا دارد به اجدادش اشاره می‌کند؟ برگرفته از سخنرانی استاد رائفی‌پور با موضوع: ✅ عاشورا تا ظهور - جلسه اول 📅 ۱۶ دی ۹۰ 📍مشهد مقدس 📥 لینک دانلود سخنرانی 📚 واحد نگارش مؤسسه مصاف (نویسا) ☑ @Masaf_Nevis