نتیجۀ فشار به رهبر جامعه 🔹فردی‌ بود به اسم منذربن‌جارود، که از بیت‌المال دزدی کرد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام او را عزل کردند و دستور دادند او را به زندان انداختند. صَعْصَعۀبن‌صوحان و برادرش، شروع کردند همه‌جا حرف‌زدن که «آقا این گناه دارد، ما را دشمن‌شاد نکن و...» آن‌قدر به امیرالمؤمنین فشار آوردند، تا اینکه ایشان مجبور شد او را آزاد کند. خدای عدالت مجبور شد او را آزاد کند! 🔸 در جامعۀ اسلامی اگر فضای لازم و درست برای مبارزه با فساد وجود نداشته باشد، آن را به ناکجاآباد می‌برند. آیا صَعْصَعه آدم بدی بود؟ نه، اما گیج بود، حالی‌اش نبود دارد چه‌کار می‌کند. خب به ‌درک که فامیلتان است، بگذار امیرالمؤمنین او را درست تنبیه کند؛ بعد‌از او دیگر همه غلاف می‌کنند. 🔹اما این در جامعه چه پالسی را می‌فرستد؟ اینکه اگر هم تو را گرفتند، اگر طرف‌دار داشتی، مجبورند آزادت کنند. ده بار که از این پالس‌ها در جامعه فرستاده شد، می‌گویند: «رهبر این جامعه ولو علی‌بن‌ابی‌طالب باشد که مو را از ماست بیرون می‌کشد و ما اصلاً به گرد پای او هم نمی‌رسیم، اگر جامعه فشار بیاورد، مجبور می‌شود رهایش کند.» 🔸مگر سامری امت حضرت موسی علیه‌السلام را به گوساله‌پرستی نکشانده بود؟ حضرت نتوانست سامری را اعدام کند، حصرش کرد. گفت نمی‌توانم او را اعدام کنم، nمیلیون رأی دارد، مملکت به هم می‌ریزد، امنیت از بین می‌رود. برگرفته از سخنرانی استاد رائفی‌پور با موضوع: ✅ ضرورت مطالبه‌گری و فسادستیزی 📅 ۱۱ آذر ۹۷ 📍کرمانشاه 📥 لینک دانلود سخنرانی 📚 واحد نگارش مؤسسه مصاف (نویسا) ☑️ @Masaf_Nevis