*سلام علیکم*
خود را جز گروههای مرجع نمیدانم.
اما چون با فضای انتخاباتی، برخی دوستان نظرم را جویا میشوند، توضیحاتی به عرض میرسد.
*رأی بدهم یا ندهم؟*
*اگر آری به چه کسی؟*
این دو سؤال نشان از دو چیز است:
۱ ) دغدغه مندی عاقلانه
۲ ) تحیّر
و اما پاسخ:
با آن فرمول ساده که شهیدی از شهدای این سرزمین مقدس برای ما به یادگار گذاشته جواب روشن است:
اگر وسط میدان جنگ، جبهه خودی را گم کردی، ببین دشمن کجا را میزند، به همان سو فرار کن که جبهه خودی همانجاست.
دشمنان ایران، در صدها کانال فضای مجازی و دهها شبکه کردی و ترکی یک صدا میگویند رأی ندهید!
پس طبق فرمول آن شهید عزیز حتماً رای میدهم.
وقتی بانویی ایرانی در آن سوی دنیا زیر رگبار فحشهای رکیک عدهای ضد ایران، میرود و با افتخار رأیش را میدهد، من از خانه نشینی در روز رأی گیری، آن هم در سرزمین مقدس ایران که حرم است، باید بر خود بلرزم.
و اما به که رای بدهم؟
همان نداهای شوم این روزها میگویند رأی ندهید، اما اگر مجبور شدید (رأی دادن را اجباری جلوه میدهند.) به آقای دکتر پزشکیان رأی بدهید.
بار دیگر فقط طبق همان فرمول:
*رأی من قطعاً آقای دکتر جلیلی* است.
البته حرفهای آقای دکتر پزشکیان برای عامه مردم ملموس و قابل فهمتر است و به دلیل شرایط اقتصادی، به ظاهر امیدبخشتر. مشکلات اقتصادی مردم را کم صبر کرده است و حق دارند که ریشهها را نبینند و میوهها را طلب کنند.
بله، اگر موضوع اداره یک بخش کوچک بود که به تنهایی از عهده یک نفر بر میآمد رأی من می توانست آقای دکتر پزشکیان باشد، او مردی است با سواد و خوش نیت و البته اگر خودش بود و مجبور به پاسخ به وعدهها و حرفهای زیبایش.
اما او تنها نیست و با لشکری از مدیران خواهد آمد که بسیاری از آنها در امتحانات قبلی مردود شدهاند و فاجعهها آفریدهاند و عجب که این روزها خود را در موضع طلبکار نیز جا میزنند.
پس:
*رای من آقای دکتر سعید جلیلی است.*