🌸 تلنگر سیاسی
خانواده ای دو فرزند داشت گرچه هر دو فرزند بر سر یک سفره بزرگ شده بودند، اما خلق و خوی متفاوتی داشتند، سعید اعتقاد داشت باید زندگی را با کار و کوشش ساخت، درسش را با جدیت میخواند و هر زمان در درسی نمرهاش کم میشد، خود را مقصر میکرد و به خود نهیب می زد که باید بیشتر تلاش کنم و برنامهریزی مناسب تری داشته باشم.
مسعود مدام به پدر و مادر خود غر میزد، که امکانات لازم در اختیارش نیست، درسش را به درستی نمیخواند و هرگاه نمرهاش کم میشد، معلم، مدرسه، پدر ، مادر و برادرش را مقصر میکرد.
تصور بفرمایید این دو برادر بزرگ شده و هر دو نامزد ریاست جمهوری شوند.
سعید در مواجهه با کسری بودجه کشور، بر اساس روحیه جهادی خود، و اصالتی که به کار و کوشش میدهد راه رفع کسری بودجه را رشد اقتصادی کشور، با سه محور اصلی: توسعه فرهنگ کار و کوشش در سطح ملی، افزایش تولید کشور و توسعه بازارهای صادراتی با توسعه ارتباط با همه کشورها قرار میدهد.
مسعود در مواجهه با کسری بودجه کشور، بر اساس روحیه راحت طلبی و انتظار درآمد آسان و بدون زحمت ، قیمت بنزین را ۲۰ هزار تومان میکند،قیمت آب برق گاز و گازوئیل را افزایش میدهد، ذخیره ارزی صندوق توسعه ملی را خرج میکند، اوراق قرضه فروخته، دولت بعد از خود را بدهکار مینماید و پروژههای عمرانی کشور در حوزه راه، نیروگاه و پالایشگاه را تعطیل مینماید.
سعید با کار و کوشش روز افزون ، ثروت ملی را افزایش می دهد، اقتصاد کشور ثبات مییابد و کشورهای تحریم کننده به واسطه نیاز به قدرت منطقهای و جهانی ایران،تحریمهای خود را رها میکنند.
مسعود غافل از اینکه حتی اگر همه تحریمها در لحظه برداشته شود،رشد اقتصاد یک کشور نیاز به کار و کوشش و برنامه دارد،و لغو کنندگان تحریم، تعهدی در کار کردن برای او ندارند، وقت خود را به التماس برای برداشته شدن تحریمها تلف مینماید و اقتصاد کشور را روز به روز ضعیفتر می نماید.
اگر این دو برادر ۱۰ دوره ریاست جمهوری دیگر را، نیز نامزد شوند، مسعود همواره از تمامی ارکان ایران و ملت طلبکار خواهد بود و سعید همواره خود را بدهکار ایران و ملت خواهد دانست.
حال انتخاب با من و تو است که یک مدیر خدمتگزار اهل کار را انتخاب کنیم یا یک مدعی راحت طلب طلبکار را.
با تشکر محسن عطارزاده