🌷حر امام روح الله 🔸او در زمان خفقان حکومت، که کسی جرأت اعتراض به قوانین حکومتی را نداشت یک تنه از جنوب تهران قد علم می‌کند و در لبیک به امام روح الله در ۱۳۴۲/۰۳/۱۵ برمی خیزد، قیام می‌کند و دستگیر می‌شود. دستگیریش به خاطر دسته‌هایی بود که راه انداخته بود. البته در دسته‌هایش عکس امام روح الله را هم زده بود و این برای حکومت خوب نبود. 🔸وقتی سران مملکت جلسه گذاشتند تا با طیب زد و بند کنند و وادارش کنند که بگوید امام خمینی به من پول داده تا بارفروش‌ها رو تیر کنم، زیر بار نرفت و رو به سرهنگ نصیری گفت: حرفهای شما درست؛ اما ما تو قانون مشتی‌گری، با بچه‌های حضرت زهرا(س) در نمی‌افتیم. من این سید رو نمی‌شناسم؛ اما با او در نمی‌افتم. 🔸...از میان افراد دستگیر شده، طیب و اسماعیل حاج رضایی به حکم صادره از دادگاه ویژه به جرم فعالیت خیانت کارانه به منظور برهم زدن نظم و امنیت عمومی در روزهای ۱۵ خرداد ماه همان سال به اعدام محکوم شدند و این حکم در سحرگاه ۱۱ /آبان/ ۱۳۴۲ اجرا شد. 💠 داستانی از ارادت طیب به سادات طیب در کوچه‌ای که نوچه‌هایش هم همراهش بودند، حرکت می‌کرد. شخص سیّدی که شال سبز به کمر بسته بود را دید روی اثاثیه‌اش نشسته بود. به اطرافیانش گفت: بروید بپرسید آقا سید برای چی رو اثاثیه نشسته. سید گفت مستأجر بودم و صاحب خانه مرا انداخته بیرون و جواب کرده است. طیب گفت وانت بگیرید. حالا سید هم متحیر بود که چه اتفاقی دارد می‌افتد. خودش هم جلو نشست و او را برد یک خانه‌ای نوساز. سند خانه را به نام او زد و اثاثیه را خالی کردند. کلید خانه را داد دست سید و گفت: آقا سید این خانه را برای خودم ساخته بودم. این هم کلید خانه. فقط به مادرت زهرا بگو آن طرف هم یک خانه برای من بسازد. 💠 ترسیمی از عاقبت به خیری شعبان بی‌مُخ و طیب هر دو بزن بهادُر تهران بودند. اما سرانجامی متفاوت داشتند. یکی از آن‌ها در گوشه‌ای از آمریکا بی‌نام و نشان دفن شد و ننگ ملت را خرید و دیگری (طیب) سر به عشق امام روح الله نهاد و در جوار سید الکریم عبد العظیم حسنی به خاک سپرده و نقل جوانمردی‌اش گوش به گوش در تاریخ حُریت و آزادگی نقل خواهد شد. این‌‌ همان قانونی است که حُر ابن یزید را از شمر و عمرابن سعد‌ها جدا کرد و آنچه در تاریخ می‌ماند رسم جوانمردی و آزادگی و در یک کلمه خوبی هاست. 📖 - جلد اول - صفحه ۱۸۷ الی ۱۸۹ 🖊تحقیق و پژوهش: استاد مهدی امینی ✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح