#کتاب_ردپایی_در_رمل
🏴ما همچنان به شدت دنبال کانالی بودیم که گردان انصار لشکر ۲۷ درسال ۶۱ در عملیات والفجرمقدماتی در آن بودند.در این مورد اطلاعات خوبی هم از فرمانده گردان ها و رزمنده ها وهم از دست نوشته های اسرای عراقی ونقشه هابه دست آورده بودیم که ما را به کانال نزدیک می کرد.
من وعلی آقا چند ماهی بود که قصد داشتیم به مقتل شهیدان،سید علی موسوی،علی رضا حیدری،حسین و عباس صابری وسعید شاهدی برویم.از فرصت فصل کاروان ها استفاده کرده به منطقه والفجر ۱رفتیم.
شقایق ها پر بودند مخصوصا در میادین مین که زمین شان دست نخورده باقی مانده بودند.شاخک های مین های والمری از لای گلها کم وبیش نمایان بود.
علی آقا با دوربینی که اغلب اوقات از گردنش آویزان می کرد،به عکاسی مشغول بود.دوست داشتیم این خاطرات در لحظه لحظه ی زندگی مان جاودانه بماند.به خصوص اینکه با کسانی زندگی می کردیم که لحظه به لحظه زندگی شان عشق وایثار بود.
همه بچه ها باصفا ویک دل بودند.ولی در بین افراد مانند علی آقا نقطه ی شاخص این جمع بودند ومثل یک ستاره می درخشیدند.ص۱۳۷
✍خاطرات محمدحسن منافی
📕به اهتمام استادمهدی امینی
✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح