بسمه تعالی 🔴بی‌شخصیتی جامعه ایرانی برای اداره اعتراضات اجتماعی🗣 ✍سید محمدحسین متولی امامی شکی نیست که موج اعتراضاتی که از دی‌ماه 96 آغاز گردیدو در مرداد97 وارد مرحلۀ دیگری شد، امری بی‌سابقه در تاریخ معاصر ایران است. ساده‌انگارانه‌ است که این شورش‌ها را صرفاً ناشی از گرسنگی تلقی نماییم. ❌ 1. هرچند این اعتراضات، رهبری واحدی ندارد، اما سازماندهی منظم و چابکی دارد و به‌خصوص سازمان مجاهدین خلق عهده‌دار آن شده است. در جلسه‌ ماه گذشته سازمان مجاهدین خلق که جان بولتون در آن حضور یافت و عربستان نقش فعالی بازی می‌کرد، سرنخ‌های لیدری اعتراضات مشخص شد. عده زیادی از دستگیر شدگان در روزهای اخیر، از اعضای این سازمان بوده‌اند. از امام جمعه پردیسان قم تعجب می‌کنم که چگونه روز جمعه 12 مرداد، نیروهای انقلابی را نیز دعوت کرده تا در این راهپیمایی‌ها شرکت کنند و با معترضین همراه شوند!😐 2. بزرگ‌ترین مشکل این شورش‌ها، کور بودن آن است که این کوربودن، ناشی از کوربودن سیاست‌های دولت روحانی است. تأکید می‌کنم که فتنه 88 ، بسیار شفاف‌تر از این اغتشاش‌ها بود؛ چراکه رهبری مشخص، دارای برنامه و هدف‌گذاری بود و گفتمان مشخصی را دنبال می‌کرد. جریان مقابل که طیف انقلابیون و احمدی نژاد بود نیز گفتمان مشخصی داشت. اما چرا امروزه این شورش‌ها کور است؟⚠️ 3. دولت روحانی که خود را به عنوان دولت اعتدال معرفی کرد، در حقیقت دولت بی‌گفتمان و بی‌سیاست است. تفکر مبتذلی که در آروغ‌های فکری سریع‌القلم و ترکان خود را به خوبی نشان داده است. در دوره‌های قبل ریاست جمهوری، هیچ‌گاه به این اندازه بی‌فکری و سردرگمی در حاکمیت دیده نمی‌شد. خاتمی اهداف و گفتمان خاصی را دنبال می‌کرد و احمدی نژاد هم دارای گفتمان انقلاب و آرمان‌های آن بود.✌ 4. مشکل اصلی جامعه امروز ایران، "بی‌شخصیتی" است. روزی بود که آیت‌الله مصباح، پرچم‌دار نیروهای انقلابی بود و خاتمی و یاران‌اش نیز پرچم‌دار لیبرالیسم. اما دولت روحانی، اصلاً معنا و هویتی را به جامعه تزریق نمی‌کند و اساساً هویت خویش را در بی‌هویتی و بی‌نقشی در برابر غرب ترسیم کرده‌ است. 😳 5. بعد از فتنه 88 و به‌حاشیه رفتن خاتمی و موسوی، اصلاحات، رهبران خود را حاشیه‌نشین می‌بیند و جریان انقلابی هم با کهولت سنی آیت‌الله مصباح و از دنیارفتن مرحوم مهدوی کنی، رهبر اجتماعی مشخصی ندارد. (مقام معظم رهبری، امام جامعه است و نیروهای انقلابی، یک رهبر فکری کوچک‌تر نیاز دارند که حرکت‌های اجتماعی آن‌ها را راهبری کند) . امروزه نیازمند شخصیتی برای تولید گفتمان تمدن‌ساز هستیم. بی‌شخصیتی، درد امروز انقلاب است.👉 6. در جلسه‌ای محمدخاتمی گفت : « من ترک و لر نیستم که کشور را به هم بریزم. (اشاره به موسوی و کروبی) من معتقدم باید ذیل گفتمان نظام اسلامی و با اعتقاد به ولایت فقیه فعالیت سیاسی کنم». اخیراً از کانالی شنیدم که بارها خدمت مقام معظم رهبری رفته است، اما آقا فرموده‌اند: « اگر همین موضعی که نسبت به آقای موسوی دارید را علناً اعلام نمایید، مجاز به فعالیت سیاسی می‌باشید». به نظر می‌رسد که ورود مجدد خاتمی برای رهبری و هدایت اصلاحات، این شورش‌های مدنی را معنادار و کنترل می‌کند. ☔️ 7. روحانیت باید به مردم بفهماند که من توجیه‌گر حکومت نیستم و "حق‌مدارانه" عمل می‌کنم. نباید در این شرایط، به اعتراضات کور دامن زد و باید روحانیون، طرحی مشخص، هدف‌گذاری شده و کارآمد برای بحرانی کنونی دنبال کنند. 📝 اگر قرار است طلبه‌ها و عالمان دینی، دست به اعتراض بزنند، لازم است شعار و گفتمان جدیدی را فریاد بزنند تا کوربودن شورش‌های امروزی را از بین ببرد. اما مشکل، بی‌شخصیتی جامعه ایرانی و به‌خصوص جامعه حوزوی است؛ کسی که بتواند رهبری فکری جریان انقلابی را در جهت تمدن‌سازی اسلامی برعهده‌ بگیرد، همان نقشی که استاد مصباح در دهه هفتاد بر دوش گرفت ... 💪 @MataNevesht http://BinesheTamadoni.ir متن کامل در