تو در میان غربت کدام غرفهای ؟
در کدام مأوا نشستی
و برای معصیت
تک تک شیعیانت اشک میریزی ؟
به کدام کنج ایستادی
و تنهاییت را در این جمعیت تماشا گری ؟
میان مواکب قمی یا مشهد ؟
میان ایستگاه چای ایستادی
یا همان ایستگاهی که مادری نذرت کرده
برای خوشبختی پسرش ،
نه برای آمدنت . . .
در کدام کنج غریبی ایستادهای
تا تماشا کنی آدمهایی را
که سالهاست از یاد بردنت .