در_چنگال_عقاب 29
✳️✳️
⬅️ شاید او از حضور یک نفر جانی خطرناک و تروریست بینالمللی، که در سالهای اخیر مرتکب جنایتهای بیشماری در شرق و جنوب شرقی ایران شده بود، اطلاعی نداشت.
شاید هم از قبل به او گفته بودند، ولی او تلاش میکرد تا با اتلاف وقت، خروج از مسیر کریدور پروازی بر فراز ایران را تسریع بخشد و به این واسطه فرصت اتمام عملیات رهگیری را از مقامات نظامی و امنیتی ایران سلب کند.
زمان برای او به کندی و برای خلبانِ شکاریِ رهگیریکننده به سرعت سپری میشد.
در اولین و دومین مرحله از تقرب شکاری، او متوجه شلیکهای پیاپی هواپیمای شکاری ایرانی شد. کمکم به این نتیجه میرسید که چارهای جز تبعیتِ از فرمان رهگیری و انصراف از ادامه مسیر ندارد. این گلولههای آتشین بود که به موازات او در فضای لایتناهی آن شب تاریک قلب آسمان را میشکافت تا به او بفهماند قضیه جدیتر از آن است که بشود تصور کرد.
ناگهان در ذهنش همه آنچه در طول زندگی درباره ایران شنیده بود به یکباره مرور شد.
ایرانیان در مواجهه با مسائل امنیتی و اقتدارشان جدّی و مصمم ظاهر میشوند و از هیچ کس و هیچ قدرتی هراسی ندارند. آنان جز به منافع ملی خود در چارچوب اقتدار خویش نمیاندیشند. در این پرواز، احتمالاً عاملی این امنیت را مورد تهدید قرار داده که آنها را این چنین وادار به واکنشهای جدی تا حدِ شلیکهایِ پیاپی کرده است. در همین تفکر بودند که شلیک سومین دور مسلسل به او فهماند این هواپیما باید از ادامه مسیر خود منصرف شود و فرمان هواپیمای شکاری را در گردش به چپ متابعت کند.
عاقلانهترین راه، تسلیمشدن به رهگیری و پیروی از این خلبان جدی و مصمم نیروی هوایی ایران بود. این تصمیم عاقلانهای بود که خلبان هواپیمای مسافربری Lyn 454 اتخاذ کرد، زیرا پیروینکردن از سومین دور شلیک هوایی میتوانست عملیات رهگیری هوایی را وارد مرحله بسیار جدی و خطرناکی کند.
مرحلهای که در آن میبایست هواپیمای شکاری، با هر ابزار ممکن، از ادامه مسیر هواپیمای مسافربری در کریدور هوایی ممانعت به عمل میآورد و چه بسا در این مرحله ممکن بود خطراتی جدی برای او و همه مسافران این سفر جنجالی به وجود میآمد.
او ماجرای انهدام پرواز هواپیمای کُرهای را بر فراز روسیه در سال ۱۹۸۳ میدانست؛ پروازی که میتوانست نتیجهای غیر از آن نتیجه مرگبار داشته باشد.
خلبان هواپیمای مسافربری، درست بر فراز آسمان فرودگاه کرمان به سمت طبس، از ادامه مسیر منصرف شد و علامت بصری پرواز هواپیمای شکاری را با گردش به چپ پذیرفت و دنبال کرد.
بازگشت فاتحانه
آخرین شلیک و آخرین گردش به سمت چپ در حالی انجام شد که آلفا ورود به مرحله چهارم رهگیری را در ذهن مرور میکرد. در این مرحله، اجرای مفاد طرح رهگیری میتوانست عواقب و پیامدهای بحثانگیزی در راستای رفع یک تهدید امنیتی علیه منافع ملّی کشور در پی داشته باشد. هنوز از بررسی خود نتیجهای نگرفته بود که ناگهان فریاد خلبان کابین عقب هواپیما، او را به خود آورد:
«قربان، هواپیمای مسافربری گردش به چپ را برای بازگشت آغاز کرد.»
این جمله شادیبخشترین خبری بود که در آسمان و در طول پروازهای چند سال اخیر شنیده بود. گردش به سمت چپ، به منزله شروع رفتار عاقلانه خلبان مسافربری lyn 454 بود که مطابق با ضوابط پروازی بینالمللی صورت میگرفت. آلفا تصمیم به بازگشت گرفت تا هواپیمای هدف به راحتی به تعقیب وی و تقرّب به فرودگاه بندرعباس باشد