گـذشت من به مطـالبی پی بردم که قبلا از آنهـا بی اطلاع بودم و در اثر تبلیغات سوء تشـکیلات عکس قضـیه در مغزم فرو رفته بود. عمـده مطـالب اینکه تشـکیلات اسـلام را براي مـا دینی کوچک و عقب افتاده که پر از خرافات و اوهام است معرفی کرده بود و من فهمیـدم که بهائیـان اعتقـادات خرافی بعضـی از مردم بیسواد و بی اطلاع را به عنوان اسـلام به ما معرفی کرده انـد درحالی که خود اسلام دینی بسیارجامع و کامل و بی نقص است که بسیار انسان ساز و تعالی بخش است. نامزدي آزیتا روز خوبی را در کنار این خانواده متـدین گذرانـدم. چنـد روز بعد مراسم نامزدي آزیتا با یک پسـر تهرانی بود که قبلا ازدواج کرده و از همسـرش جدا شده بود، من و نرجس و یکی دو نفر از دوستان آزیتا با هم قرار گـذاشتیم که مبلغی را که به عنوان کـادو میخواستیم به آزیتا بـدهیم با هم جمع کنیم و برایش طلا بخریم. مهـدي و نرجس به دنبال من آمده و با هم به سـر قرار با دوستان دیگرمان رفتیم. مهدي ما را پیاده کرده و قرار شد در ساعت مقرري بعد از اتمام مراسم نامزدي به دنبال ما بیایـد. مراسم نامزدي آزیتا خیلی ساده و فقیرانه بود. آزیتا حتی به آرایشـگاه نرفته بود اما با لباسـهاي قشـنگی که پوشیده بود و آرایش ملایمی که داشت خیلی زیباتر از همیشه بود. آقاي محمد صالحی هزینه شام مهمانان را تقبل کرده بود و براي جهیزیه آزیتا از چند فروشـگاه وسایلی به صورت قسـطی برداشته بود. درخانه اي که بیشتر از دو اتاق و یک هال و یک آشپزخانه و حیاط بسـیار کوچکی نداشت، بیش از هفتاد نفر دعوت شده بود. در یکی از اتاقها آقایان نشسـته بودندو داخل هال و اتاق دیگر پر از زن و بچه بود. یـک پنکه براي آقایـان و پنکه اي هم براي خانمهـا گذاشـته بودنـد که درخنک کردن آن فضا با آن همه جمعیت هیچ تأثیري نداشت. جمعیت زیادي تنگ هم نشسته بودند با این حال قسمت کوچکی در وسط جمعیت باز کردند تا بتوانند برقصند در آن محیـط گرم و تنـگ یکی یکی خانمهـا برمیخاسـتند و به عرض انـدام میپرداختنـد بـا حرکـات غیرطـبیعی سـعی میکردند چرخش اعضاء بدن را با موزیکی که از یک ضـبط صوت کوچک پخش میشد هماهنگ کنند. گویا همه فقط یک وظیفه داشتند و آن این بود که به این امر بپردازند. اینها همان مسـلمانانی بودند که در معرض دید ما بهائیان ندانسـته به کوچک جلوه دادن اسلام و به محرمـات میپرداختنـد، با این حال زن و مرد از هم جـدا بودنـد. اما در بین بهائیان اگر چنین حرکاتی سـر میزنـد به این جهت است که در بهائیت چنین مسائلی حرام اعلام نشده و کسـی احساس گناه نمیکنـد، خلوت زن و مرد غریبه و نامحرم حرام نیست و هیچگونه مرزي براي حجاب قائل نشده و بی حجابی که زمینه ایجاد بیعفتی و فساد است در بین آنها غوغا میکند