▫️تا که چشمم باز شد دیدم که یارم رفته است  میهمانی شد به پایان و نگارم رفته است ▫️با گل این باغ تازه انس پیدا کرده ام  گرم گل بودم که دیدم گلگسارم رفته است   ▫️بذر قرآن را به دل، گر چه به دستم کاشتم  ▫️وقت محصولش که شد دیدم بهارم رفته است ▫️در سحر تیر دعا صید اجابت می نمود  ▫️با که گویم درد خود وقت شکارم رفته است ▫️سفره ی پر رزق مهمانی رحمت جمع شد  درد در سینه نشسته سفره دارم رفته است