♦️♦️غدیرخم
چرا پیامبر تو روز
#غدیر شسته و رفته مطلب رو نگفت تا بعدا اختلاف نشه؟!
بر خلاف تصور خیلیها اقدامات رسول خدا تو
#عید_غدیر فقط گفتن یه جمله «من کنت مولاه...» نبوده! حضرت کارهای بسیار زیادی کردن که جای شک و شبههای برای هیچ کس باقی نمونه که امیرالمومنین جانشین ایشونه!
پیامبر ماه ذیقعده که شد مرتب تبلیغ میکرد تا حج رو شلوغ کنه. (الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۶۶) حضرت با به جا گذاشتن قرائن دیداری و گفتاری فراوان حجت رو بر همه تمام کرد.
● قرینههای دیداری:
۱. توقف برای رسیدن دیگر حاجیان: حضرت رسول به غدیر که رسیدن فرمان دادن اتراق میکنیم تا پیشافتادهها برگردن و عقبموندهها برسن. (سنن نسائی، ج۷، ص۴۴۳) یه عده میگن فرمایش روز غدیر پیامبر برای برطرف کردن ناراحتی اصحاب از حضرت علی بود، در حالی که رفع یه دلخوری و توصیه به دوست داشتن علی نیاز به این همه تشریفات نداشت.
۲. سخنرانی در هوای گرم:
بنا به گزارشهای تاریخی روز ۱۸ ذیحجه سال ۱۱ هجری بسیار گرم بوده. زید بن ارقم میگه حضرت برا ما سخنرانی کرد: «در روزی که گرمتر از آن روز را سراغ نداشتیم.» (المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۶۱۳). کسی باور میکنه سخنرانی یه ساعته زیر تیغ آفتاب اونم بعد از نماز ظهر به خاطر این بوده که حضرت بگه علی رو دوست داشته باشین؟!
۳. استفاده از زبان بدن: حضرت برا اثرگذاری هر چه بیشتر و خنثیسازی بهانههای احتمالی، با مهارت کامل از زبان بدن استفاده کردن. اول اینکه از جهاز شترها سکویی درست کردن و بعد علی رو نزد خودشون فراخوندن. دستش رو گرفتن و بالا آوردن. تا جایی که ابوسعید خدری میگه: «حضرت دستش را بهاندازهای بالا آورد که سفیدی زیر بغلش را دیدم.» (تاریخ الکبیر، ج۴، ص۱۹۳).
حضرت جوری صحنه رو ترتیب داد که به نقل مورخان: «مَا كَانَ فِي الدَّوْحَاتِ أَحَدٌ إِلا وَقَدْ رَأَى بعينه وسمع بأذنه ذلك؛ کسی در دوحات نبود مگر اینکه با چشم خود دید و با گوش خود فرمایش حضرت را شنید.» (تاریخ الکبیر، ج۴، ص۱۹۳)
۴. عمامهگذاری: حضرت برا تثبیت جانشینی علی از زبان رمز و اشاره نیز استفاده کردن. از اونجا که عرب به هنگام سیادت دادن به کسی به او عمامه قرمز میپوشوند (لسان العرب، ج۱۲، ص۴۲۵) حضرت عمامه خودشون رو که معروف به سحاب بود بر سر حضرت امیر گذاشت: «روز غدیر خم رسول خدا عمامه بر سر من گذاشت و سپس فرمود: خداوند عزوجل در جنگ بدر و حنین مرا با فرشتگانی که این عمامه را بر سر داشتند یاری کرد.» (مسند ابوداود، ج۱، ص۱۳۰)
اینکه حضرت عمامه شخصی خودش رو بذاره سر علی و بعد بگه تاجهای فرشتهها هم این طوریه آیا نشان از جانشینی نداره؟!
● قرینههای کلامی
۱. خبر دادن از نزدیکی اجل: حضرت برای زمینهسازی اعلان جانشینی سخن از نزدیکی اجل خودشون گفتن. صحیح مسلم از معتبرترین کتابهای اهل سنت روایت کرده که حضرت فرمود: «چیزی نمونده عزرائیل بیاد و من رو از میان شما ببره!» (صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۳)
۲. سخن گفتن از باورهای اعتقادی: حضرت رسول برا پیشگیری از تحریف معنوی سخنانشون و فرو کاستن ولایت علی به محبت، ابتدا از باور به وحدانیت خدا، نبوت خودشون، حقانیت بهشت و جهنم و مرگ و قیامت سخن گفتن بعد اومدن سراغ بحث ولایت علی! (البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۷۲)
۳. اعترافگیری: بعد از یادآوری باورهای اعتقادی حضرت برا بستن راه هر گونه تأویل و توجیه حرفاشون از مسلمانها اعتراف گرفتن که آیا منِ پیامبر در زندگی شخصیتون از خودتون اولویت بیشتری برا تصمیمگیری دارم یا نه: «أ لست أولی بکم من انفسکم؟» و بعد گفتن «هر كس من مولاي اویم، پس علی مولای اوست.» (المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۶۱۳)
۴. استفاده از لفظ بعدی: تو برخی نقلهای حدیث غدیر هست که حضرت فرمود: «فمن كنت مولاه فإن علیا بعدي مولاه؛ هر کس من مولای اویم، پس همانا علی پس از من مولای اوست.» (السنه، ج۲، ص۵۶۴)
وقتی میبینیم حضرت از یه طرف خبر از وفات خودشون میدن و از یه طرف میگن بعد از من علی ولی شماست دیگه شکی نمیمونه که مرادشون بحث جانشینی بوده و دقیقا به همین دلیل عمر بعد از فرمایش پیامبر به علی بابت ولایت بر همة مؤمنان تبریک گفت. (طرق حدیث من کنت مولاه، ص۸۷)
۵. دعا برای یاری کنندگان علی: حضرت برا تاکید چندباره بر جانشینی علی دوستداران و یاری کنندگان ایشون رو دعا، و دشمنانش رو نفرین کردن. ابن حجر هیثمی اعتراف میکنه حدیث غدیر رو با عبارت «اللهم وال من والاه، وَعاد من عاداه» سی نفر از صحابه نقل کردهن که بسیاری از سندها یا صحیحه یا حسن که بسیاری از سندهای آن صحیح یا حسن است. (الصواعق المحرقة، ج۲، ص۳۵۵)
ادامه 👇