🔴🔵 چند معجزه از حضرت علی اصغر (ع): 🔴 آقای جلالی از نزدیکان شیخ جعفر آقا مجتهدی نقل کرده : 🔷 چند سال پیش که در قم بسر می‌بردم روز عاشورا به شدت مریض بودم و به طوری درد سراسر وجودم را فرا گرفته بود که نمی‌توانستم از رختخواب برخیزم. طبق معمول همه ساله در آن روز هم مراسم عزاداری در منزل برپا بود. در همان هنگام با حال سختی که داشتم متوسل به حضرت علی‌اصغر (ع) شدم و حالتی به خصوص برایم پیدا شد و صحنه‌هایی را مشاهده کردم. از جمله دیدم سقف اتاق شکافته شد و نور عجیبی از آسمان به طرفم آمد به حدی آن نور شدید بود که از شدت آن چشمانم را بستم و بعد از چند لحظه که چشمانم را باز نمودم و سرم را بالا آوردم دیدم بانویی در حالیکه طفلی را در آغوش دارند در مقابلم نشسته‌اند. در همان حال به من فهماندند که آن دو بزرگوار حضرت رباب و حضرت علی‌اصغر (ع) می‌باشند. سپس ایشان فرمودند: آقای جلالی هر چه که دارم و به هر کجا که رسیده‌ام از ناحیه حضرت علی‌اصغر (ع) و توسل به ایشان بوده است. 🔴 دستور توسل ایت الله حق شناس به آیت عظمای کربلا 🔷 حضرت ایت الله حق شناس رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: یکبار در حین خواندن زیارت عاشورا چهل روزه مشکلی پیش آمد و نتوانستم آن را بجا آورم. برای همین خیلی ناراحت شدم و به ابا عبدالله (ع)متوسل شدم، ناگهان دیدم آقا تشریف آوردند و فرمودند: آمیرزا عبدالکریم چه شده است. ایشان قضیه را عرض کرده بودند. می فرمودند آقا فرمود: چرا به آیت عظمای کربلا متوسل نمی شوی؟ ایشان عرض کرده بودند: آقا آیت عظمای کربلا کیست؟ فرمودند: آقا قنداقه علی اصغر (ع) را از زیر عبایشان بیرون آوردند و فرمودند ایشان است. 🔴 توسل اسرا برای روشن کردن چراغ عزاداری 🔷 مرتضی سرهنگی در بخشی از کتاب «محرم در اسارت» می‌نویسد: بهترین خاطره‌ای که از محرم در اسارت دارم، به آن سالی برمی‌گردد که عراقی‌ها طبق عادت هر ساله‌شان، روز هفتم و هشتم محرم به همه آمپول‌هایی تزریق می‌کردند تا ایرانی‌ها نتوانند در روزهای تاسوعا و عاشورا عزاداری کنند. این کار شیطانی‌شان هر سال خوب نتیجه می‌داد و غیر از چند نفر که به «لطایف‌ الحیل» از زیر تزریق آمپول، جان سالم به در می‌بردند، بقیه چنان تب می‌کردند که تا چند روز در جا می‌افتادند. آن سال، دیگر تجربه‌ کافی به دست آورده بودند و اسامی افراد از روی لیست می‌خواندند و حتی یک نفر نیز نتوانست از نیش سوزن آمپول در امان بماند. حتی بین بچه‌ها شایع شده بود که درصد آمپول امسال، چند سی‌سی بیشتر از سال‌های پیش است. وقتی عراقی‌ها به آسایشگاه ما آمدند، همه بچه‌ها به حضرت «علی‌اصغر(ع) » متوسل شده،‌ نجات خود را از آن دردانه کوچک امام حسین (ع) خواستند. قلب پاک بچه‌ها و نام پربرکت آن طفل خاندان پیامبر چنان اثر معجزه‌ آسایی داشت که هیچ یک از بچه‌ها- به جز یکی دو نفر که بیماری کم خونی داشتند – تب نکردند. عراقی‌ها که می‌دانستند آمپول‌ها کار خودشان را خواهند کرد، دیگر به سراغ آسایشگاه ما نیامدند و ما با خیال راحت، آن شب، چراغ عزاداری حضرت حسین (ع) را روشن کردیم. صبح که شد، دکترهای عراقی از جریان خبردار شدند. آنها به آسایشگاه‌های دیگر رفتند و دیدند که تمام افراد آنها تب کرده و درجا افتاده‌اند؛ اما افراد آسایشگاه ما سرحال و قبراق هستند. بین خودشان بگو مگویی شده بود که نگو! از طرفی تعجب کرده بودند و از طرف دیگر نمی‌توانستند قبول کنند که توسل به ائمه و خاندان عصمت، کارهای نشدنی را شدنی میکند 🍃ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🍃