یک آیه وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ انعام - ٥٩ کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسی آنها را نمی‌داند. او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند؛ هیچ برگی (از درختی) نمی‌افتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانه‌ای در تاریکیهای زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار [= در کتاب علم خدا] ثبت است. ********** نکته ها: «مفاتح»، یا جمع «مِفتَح» به معناى گنجینه و خزانه است، یا جمع «مِفتاح» به معناى كلید است، ولى معناى اوّل مناسب تر است. (356) كلمه ى تر و خشك، كنایه از همه ى چیزهایى است كه مقابل همند، مثل مرگ و حیات، سلامتى و مرض، فقر و غنا، نیك و بد، مجرّد و مادّى. این مطلب در آیه ى «و كلّ شى ء أحصیناه فى امامٍ مُبین» (357) نیز بیان شده است. شاید مراد از سقوط برگ ها، حركات نزولى و مراد از دانه هاى در حال رشد زیر زمین، حركات صعودى باشد. (358) ----- 356) تفسیر المیزان. 357) یس، 12. 358) تفسیر فى ظلال القرآن. ********** پیام ها: - دلیل آنكه عذاب عجولانه اى كه كفّار تقاضا مى كنند فرا نمى رسد، علم خداوند به اسرار هستى است. «ما تستعجلون... و عنده مفاتح الغیب» - احكام الهى بر اساس آگاهى او بر غیب و شهود است. «اِنِ الحُكم الاّ للّه - و عنده مفاتح الغیب» - دامنه ى علم غیب، گسترده تر از علوم عادّى است. (زیرا قرآن درباره آن تعبیر انحصارى دارد.) «لا یعلمها الاّ هو» - بر خلاف كسانى كه مى گویند خداوند تنها به كلیّات علم دارد، خداوند به همه چیز دانا و از همه ى جزئیّات هستى آگاه است. پس باید مواظب اعمال خود باشیم. «لا تسقط من ورقة...» - جز خداوند، هیچكس از پیش خود علم غیب ندارد. «و عنده مفاتح الغیب لایعلمها الاّ هو» - در جهان، مركزیّتى براى اطلاعات وجود دارد. «فى كتاب مبین» - نظام هستى، طبق برنامه ى پیش بینى شده اى طراحى شده است. «كتاب مبین» **********