تا بخشش عطای کریمان همیشگی ست در این محیط بوی خوش نان همیشگی ست آنها گدایشان غم فردا نمی خورد اینجا بنای سفرۀ احسان همیشگی ست دست کریم خستۀ بخشش نمی شود هر چند التماس گدایان همیشگی ست آقایی و کمال حسن جان فاطمه مانند آیه آیۀ قرآن همیشگی ست از عرش و فرش بر در او صف کشیده اند یعنی که رفت و آمد مهمان همیشگی ست در خشکسال زندگی و قحطی امید در خانه اش ترنم باران همیشگی ست لبخند او خلاصۀ هر مهربانی است رو به گدا تبسم ایشان همیشگی ست حسن كردی