🌊 با هم موجیــم! مردد بود نمیدانست رفتنش فایده دارد یا نه؟ همه تصویرهای این شش ماه را در ذهنش مرور کرد. نمی توانست در خانه بنشیند و فقط تماشاچی باشد. تصمیمش را گرفت، رفت. صدایش بین جمعیت گم شده بود. فقط مردم شهرش نبود. صدا از جای‌جای دنیا شنیده می شد. انگار آدمها فارغ از نژاد، رنگ، مذهب و سن در یک چیز مشترک شده‌بودند و آن فریاد برای آزادی فلسطین بود. خوشحال بود که رفته‌است. خوشحال بود آدمهای آزادی‌خواه را از نزدیک دیده‌است. آدمهایی که با زبان روزه آمده‌ بودند و تیغ آفتاب هم آنها را منصرف نکرده‌بود. انگار تک‌تک آدمها قطره بودند، آمده‌بودند موجی شوند بر سر طاغوت زمان؛ رژیم صهیونیستی. بعد از راهپیمایی صفحه گوشی را بالا‌ پائین میکرد، لابه‌لای اخبار، خبری دید؛ تصویب قطعنامه ممنوعیت صادرات سلاح به اسرائیل در جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل. دلخوشی از این سازمانهای مثلا حقوق بشری نداشت ولی این‌بار انگار فشار تک‌تک آدمها مجبورشان کرده‌بود صدایشان را بشنوند. بالاخره صدای ملل مختلف در سازمان ملل شنیده شد آن هم در روز قدس! ✍رُحَما 🌤 |@Mehr_Tavasi