#اشعار_مهدوی
گفتم: شبى به مهدى، بردى دلم ز دستم
من منتظر براهت، شب تا سحر نشستم
گفتا : چكار بهتر از انتظار جانان
من راه وصل خود را، بر روى تو نبستم
گفتم: دلم ندارد بى تو قرار و آرام
من عقده ى دلم را امشب دگر گسستم
گفتا:حجاب وصلم باشد هواى نفست
گر نفس را شكستى، دستت رسد بدستم
گفتم: ببخش جرمم، اى رحمت الهى
شرمنده ی تو بودم، شرمندهى تو هستم
گفتا: هزار نوبت از جرم تو گذشتم
پرونده ى تو ديدم، چشمان خود ببستم
گفتم: كه (هاشمى) را جز تو كسى نباشد
چون تير از كمان هر آشنا بجستم
گفتا: مباش نوميد از خانهى اميدم
من كى دل محبّ شرمنده را شكستم؟
📚
mekyalalmakarem.com
•┈••🌿🌹🌿✾🌿🌹🌿••┈•
👇👇👇👇
@Mehrban_tar_az_madar