🔻 قسمت اول شبهه: 🔸من درایران چیزهای عجیبی دیدم ....! اینجا مثل آلمان پل عشق ندارد......! از رز هلندی هم خبری نیست.....! اینجا عشق یعنی....! دوست داشتن یعنی کلاس گذاشتن برای همدیگر...! مهربانی ات را می گذارند به حساب آویزان بودنت ..! من در ایران نتوانستم به کسی بفهمانم دوست داشتن را به حساب چیز دیگری مگذار ...! ایرانیان جوانی نمی کنند پیر مرد و پیرزن های کم سن وسال بسیار دارند..! ایرانیان عشق را با ماشین و لباس خوب انتخاب می کنند نه با نیت خوب ! ایران را دوست دارم، امــــــــا ... اینجا ادم همیشه دلگیر است . 🔹 هنوز! درهمين نزديكي ما! مردى گوسفند می کشد و خونش را به ماشين چند صد ميليونى اش مي مالد ! پسری پشت ماشینش می نویسد : «بیمه قمر بنی هاشم; يا مي نويسد يا جد فلاني» اما مثل یابو می راند! هنوز برای ازدواج استخاره می کنند نه تحقیق! هنوز توی چاه پول می ریزند و نامه عربی پست می کنند! هنوز مردم چشم ديدن بوسه عشق را ندارند درحالي كه براي ديدن صحنه اعدام باشوق حاضر مي شوند! هنوز قبل از پدر شدن حتي يك كتاب تربيت كودك پارسی نمي خوانند اما هرشب در مسجد کلمات عربی که معنی آنها را نمی دانند در قالب دعا بارها تکرار می کنند! درحالي كه تنها نان آور همسايه، بعلت بيماري و بي پولي درحال مرگ است، فرسنگ ها مسير را جهت زيارت خدايي مي روند كه خودش گفته از رگ گردنتان به شما نزديكترم… هنوز بر آزادگی حسین اشک می ریزند اما حاضر نیستند یکروز آزاده زندگی کنند! زبانشان پر است از جملات زیبا اما عملشان سرشار از زشتی و ناپاکی است! آری این است بلای تعصب کورکورانه جاهلی! بلای خانمانسوز ایران 📌 "دکتر سمیعی" 🔻پاسخ شبهه در قسمت بعد... @MehreMaandegar