درود عید سعید غدیر بر تمام اعضای گروه به ویژه سادات مبارک باد تقدیم به شما و ساحت امیرالمومنین حضرت علی (ع) و به امید شفاعت و زیارت ایوان طلای حضرت «عید غدیر» حج آخر آمد و باید کنم دینم تمام هر که را مولا منم اینک علی باشد امام روز کامل کردن دین و غدیر خم رسید شیعیان را جشن و شادی بی شراب و خم رسید جشن و شادی سرزمین عشق را در بر گرفت عید سادات است و باید تا ابد از سر گرفت عرشیان از این امامت گشته در جشن و سرور شیعه باشد تا قیامت از مرورش در غرور بر غدیر و این امامت شیعه! بر عالم بناز چون بوَد عید ولایت بر گل خاتم بناز او امامت می‌کند بر دین احمد تا ابد کی تواند بر شمارد فضل او غیر از صمد در عبودیت کسی هرگز نباشد همچو او در میان معرکه با تیغ لرزانَد عدو او بوَد جان پیمبر یکه تاز حیدری ذوالفقارش زهره در کرد مرحب و هر خیبری آن که حافظ بود بر خاتم به هر جا و رهی در شب معراج باشد رهبرش را همرهی پادشاه سرزمین لا فتی مولا علی نور حق از چهره اش در هر مکانی منجلی شانه هایی را که حتی پای پیغمبر ندید مرکب طفلان نمود و پینه هایش شد پدید نخل ها گر قامتش را روز و شب ها دیده اند قامت خَم را کجا با ذکر لب ها دیده اند چاه باشد محرم اسرار و آه و ناله اش می شود در نیمه شب ها راز دار و خانه اش چون که در کعبه دو چشمش را به این دنیا گشود فزتُ رب الکعبه در مسجد بخوانَد در سجود گر فقیری گر«غنی» بر درگهش باشی طفیل رو به خلوت هر شب جمعه بخوان ذکر کمیل . شاعر گرانقدر عبدالغنی دهقانی زاده(عبدالغنی )