📝 صدرالساداتی، آقامیری و خلع لباس روحانیت 🔸وقتی اسم دادگاه ویژه روحانیت می‌آید یاد قرون وسطا و دادگاه‌های تفتیش عقاید می‌افتم. 🔹ما به آزادی عقیده و بیان معتقدیم اما متناسب با شرایط و احوال روز. 🔸تنها سخنان، اندیشه‌ها و عملکردهایی در ذهن جامعه ماندگاری بیشتری خواهند داشت که دست روی نقاط خاص و درست بگذارند و گره ای از مشکلات مردم را باز کنند. 🔹چند سال پیشتر حسن آقا میری هم بعنوان یک روحانی نواندیش و متفاوت به همین سرنوشت دچار شد. 🔸جرم خلع لباس حسن آقامیری هتک حیثیت روحانیت، توهین به مقدسات و تشویش اذهان عمومی بود؛ یک نفر از خود سیستم روحانیت ظاهرا شانشان را رعایت نکرده بود و یا آنها را زیر سوال برده و توسط دادگاه مذهبی تحمل نشد. 🔹خلع لباس صدرالساداتی شاید مسخره بیاید؛ توهین یک نفر از مردم عادی به یک مقام مسؤل زیر یکی از پست‌های فضای مجازی. 🔸اما این اتفافا مسخره نیست چون بازتاب صدای مردم عادی بود. اهمیت حکم این دادگاه بیشتر از قبلی ست. 🔹صدرالساداتی فقط روی منبر ننشست و با افکت و تیزر تبلیغاتی به شهرت نرسید. 🔸برداشت و تصور او از اهمیت فضای مجازی و جذب جوانان به لایو گذاشتن با سلبریتی‌ها و دلالان سایت‌های شرط‌بندی نبود. 🔹برای این‌که نشان دهد به روز است و خود را جوان‌ پسند جا بزند سگ بازی نکرد. با عدالتخواهان ارتباط داشت. کفش‌ پوشید و راه افتاد گوشه و کنار شهر؛ دنبال حل مشکلات مردم و بازتاب آن در رسانه‌ها. 🔸نجیبانه حرف می زد وکلامش اصالت داشت. صدرالسادتی خودش است و به گمانم محبوبیت و اعتبارش نزد مردم خیلی بیشتر از امثال آقامیری ست. 🔹با خارج شدن از این لباس شاید قید و بندهای بیشتری از پایش باز شود و آزادانه تر فعالیت کند. اما مهمترین مسئله این است که عدالت‌خواهی را گزینشی نکند. 🔸هر جا صدای مظلومی شنید فریاد بزند حتی اگر با او هم‌عقیده نباشد. برایش در مسیر جدید آرزوی موفقیت داریم با ذکر این نکته که عمل‌کرد آینده‌اش بیشتر زیر ذره‌بین مردم خواهد رفت.