🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت...
🔸درس هفتم: نظم وانتظام فکري و عملي
🖊احمدحسين شريفي
🔸از ويژگيهاي علمي بارز و غيرقابل انکار آيتالله مصباحيزدي «نظم و انتظام و انسجام فکري» بود. ايشان ذهني بسيار منظم و منطقي داشت؛ اين ذهن منطقي در کنار رسايي در بيان مطالب، موجب ميشد که سخنان و مطالب علمي ايشان بسيار منظم و ضابطهمند و منسجم باشند. به همين دليل، بعيد ميدانم به سادگي بتوان تعارضي دروني در ميان گفتهها و نوشتههاي فراوان ايشان پيدا کرد.
🔸استاد مصباح به دليل آنکه اهل تعقل و عقلانيت بود، و هيچ سخني را بدون برخورداري از برهان و استدلال نميپذيرفت، ثبات و استقرار انديشهاي و شخصيتي داشت. در طول حيات پربرکت علمي ايشان، چيزي به نام مصباح اول و مصباح دوم و مصباح سوم نداريم. برخلاف برخي به اصطلاح روشنفکران و مدعيان انديشه که به دليل بيثباتي در فکر و بيانضباطي در انديشه هر روزي بت عيارشان به شکلي جلوه ميکند. (و عجيب اينکه به اين دمدمي مزاجي هم افتخار ميکنند!) يک روز اشعريمسلکاند و يک روز معتزلي مسلک و روزی دیگر از نومعتزلي سخن ميگويند؛ يک روز مدافع انجمن حجيته ميشوند و روز ديگر امام زمان را منکر ميشوند؛ يک روز سخن گفتن زنان با مردان را از بزرگترين ناهنجاريها ميدانند و روز ديگر ازدواج يک زن با چند مرد را حق قانوني او ميدانند و يک روز از اهميت ازدواج سخن ميگويند و روز ديگر آن را از ضداخلاقترين نهادها ميدانند. يک روز تحت تأثير فلان انديشمند و نحلة فکرياند و روز ديگري مدافع سينهچاک نحلهاي ديگر و مکتبي ديگر ميشوند؛ روزي از معنويت علوي سخن ميگويند و روز ديگري از معنويت بودايي دفاع ميکنند.
🔸آیت الله مصباح در مقام عمل و در مسائل مديريتي و رفتاري نيز حقيقتاً نظمي کمنظير داشت. در طول سالياني که افتخار همکاري با ايشان در امور آموزش و پژوهش و برخي از شوراهاي عالي مؤسسه را داشتم، جلسهاي را به خاطر ندارم که از سوي ايشان لغو شده باشد! و يا بسيار بسيار به ندرت پيش ميآمد که ايشان حتي يک دقيقه تأخير در حضور در جلسات داشته باشد. حتي گاهي پيش ميآمد ايشان جلوتر از همه معاونين در جلسه حاضر ميشد.
#علامه_مصباح