💠 دقّت نظر 🔹 آقای بهجت قریب به شصت سال قبل به قم آمد. وی شاگرد مرحوم آشیخ محمّد حسین اصفهانی بود. 🔸 من در مشهد آشیخ محمّد کاظم شیرازی را دیدم. ایشان از مراجع تقلید نجف و ملّای درجه اوّل و آقای بهجت شاگردش بود. ایشان از آقای بهجت تمجید کرد و گفت: زیاد زحمت کشیده است. 🔹 در همان اوایلی که آقای بهجت به قم آمد، من و آقای حاج سیّد مهدی روحانی از ایشان خواهش کردیم که خارج مبحث تعبّدی و توصّلی را برای ما درس بگوید؛ چون شاگرد آشیخ محمّد حسین بود و ما می‌خواستیم بر حاشیه مرحوم آشیخ محمّد حسین بر کفایه احاطه پیدا کنیم. قبول کرد. دو سه هفته‌ای از ایشان استفاده کردیم. درس در یکی از بقعه‌های حرم حضرت معصومه (س) برگزار می‌شد. به خاطر دارم اوایل من کفششان را جفت می‌کردم و ایشان ناراحت می‌شد. بعداً دیگر کفش خود را همراه می‌برد و کنار دست خودش می‌گذاشت. 🔸 آن قسمتی که ما درس گرفتیم کاشف از دقّت نظر بود. از دیگران هم شنیدم که بر دقّت نظر ایشان صحّه می‌گذاشتند. البته آن مقداری که درس می‌گفت، مربوط به جهات عرفی و فهم حدیث و آیه نبود، لابه‌لای مباحث خودش اظهارنظر می‌کرد. 🔹 دو - سه هفته درس برقرار بود، ولی تعطیل شد. آقای حاج سیّد مهدی تواضع خاصی داشت می‌گفت: «من حرف‌های ایشان را نمی‌فهمیدم، فلان کس (یعنی من) بیان می‌کرد که آقای بهجت چه می‌خواست بگوید.»¹ 1⃣ یک‌وقت آقای حاج سیّد مهدی به من گفت: تو مرا خیلی اذیّت کردی؛ چون من مطلب حاشیه آشیخ محمّد حسین اصفهانی را نمی‌فهمیدم، ولی تو، هم می‌فهمیدی و هم بر مطلب اشکال می‌کردی؛ یعنی دو مرتبه جلوتر از من بودی، ایشان به شوخی تعبیر می‌کرد: من تو را نظر زدم تا جلو رشدت گرفته شود. خدا ایشان را رحمت کند، آدم بزرگواری بود. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۲ ص ۷۰۴ @Adropfromthesea