💠 اثر آيةالكرسي 🔹 از مرحوم آقای محقّقی این قضیه را شنیدم، می‌گفت: در مشهد شخصی بود به نام گُلکار که علم تنویم داشت.¹ من و فیض‌گنابادی² نزد گلکار علم تنویم یاد می‌گرفتیم. 🔸 وی به ما دستوراتی داد تا عمل کنیم ولی ما موفق نشدیم به دستورات او به‌طور کامل عمل کنیم و به او گفتیم که عمل کردیم ولی مفید واقع نشد. 🔹 گلکار خواست ما را امتحان کند تا به ما بگوید چه دستوری را ناقص انجام داده‌ایم. لذا خواست شخصی را بخواباند تا از او در این باب سؤال کند ولی هر کار کرد، موفق نشد. گلکار اوقاتش تلخ شد و جلسه را ترک کرد. 🔸 وقتی گلکار بیرون رفت، فیض از بالای پشت‌بام آمد و گفت: پدرش را درآوردم. گفتم: چطور؟ گفت: من اصلا به دستور او عمل نکرده بودم. دیدم اگر بفهمد با این همه زحمتی که او کشیده، ما به دستوراتش عمل نکرده‌ایم، آبروی ما می‌رود. لذا کاری کردم که موفق نشود. گفتم: چه‌کار کردی که او موفق نشد؟ گفت: من از خود گلکار جریانی دیده بودم، از همان استفاده کردم. 🔹 يک‌وقت چمدان دو برادر سید گم شد. گلکار برادر کوچک‌تر را خواباند تا از وی بپرسد چه کسی چمدان را برده است. برادر بزرگ‌تر به وحشت افتاد و ترسید برادرش بمیرد و بیدار نشود، لذا شروع کرد به خواندن «آيةالكرسي». برادر کوچک‌تر بیدار شد و گلکار هر کار کرد که دوباره او را بخواباند، موفق نشد. فهمیدم که خواندن «آیةالکرسی» سبب خنثی کردن تنویم می‌شود. من هم بالای پشت‌بام رفتم و «آيةالكرسي» خواندم و نگذاشتم گلکار موفق شود. 1⃣ نام گلکار را از آقای آیةالله‌زاده مازندرانی هم شنیدم. آقای آیةالله‌زاده درباره گلکار قضایایی نقل می‌کرد و می‌گفت: یک‌بار گلکار پیش من آمد و من او را امتحان کردم. 2⃣ وی سابقه نجف داشت ولی بعداً ساکن مشهد شد. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۳ ص ۵۲۶ ۱۶ 🌺🌺🌺🌺🌺