سفرنامۀ حج مرحوم طالقانی بخش نوزدهم: اتمام اعمال حج روز دوازدهم اعمال حج تمام شده، منتظر وسیلۀ حرکت‌ایم. با عدۀ زیادی از حجاج ایرانی در کامیون سوار شده رو به مکه راه افتادیم. در کامیون هر یک از حجاج از پیشامدها و گرفتاری‌ها و مشاهدات خود سخن می‌گفت. حاجی قمی که با خانمش آمده بود دو مرتبه مورد دستبرد واقع شده و متأثر بود. در عرفات چمدان لباس و طلا آلات را از زیر سر خانمش برده‌اند. هنگام رمی جمرات جیب خودش را زده‌اند؛ گویا در حدود پنجاه هزار تومان می‌شد! وقتی شرح دستبردهای دیده و شنیده را نقل می‌کردند، رئیس گمرک فرودگاه جده به یادم آمد که با شدت عصبانیت گفت: اینجا حرامزاده نیست! با وجود همۀ این‌ها امنیت حجاز را با مردم مختلفی که به آنجا می‌آیند در هیچ یک از نقاط دنیا نمی‌توان سراغ گرفت. این همه ماشین‌ها که مانند سیل به طرف عرفات و منا حرکت می‌کنند، هیچ تصادف ماشینی‌ای شنیده نشده! تراکم حجاج و رفت‌وآمد این چند روز، علاوه بر گرما، فضا را آلوده نموده و از کوچه‌های مکه بوی زننده‌ای به مشام می‌رسد. پیش‌تر از حجاجی که از مکه برمی‌گشتند، تعریف باران‌های روزهای آخر حج را شنیده بودم. می‌گفتند: اواخر ایام حج معمولاً بارانی می‌آید! اگر بارانی بیاید بسیار بجاست. قطعات ابری در اطراف نمایان شد. کم‌کم این قطعات کوچک به هم پیوستند. طولی نکشید بالای کوه‌های مکه و اطراف از ابر پوشیده شد. ناگهان رعد و برقی زد و باران مانند سیل جاری شد. عده‌ای از حجاج در میان باران بدن‌های خود را شست‌وشو دادند. باز فردا در همین ساعت نظر لطف حق باران رحمت را فرستاد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌸🌸🌸🌸🌸