🔺دیگر نبینم... ▫️مرحوم استاد سید علی‌اکبر صداقت، شاگرد آیت الله سیدعبدالکریم کشمیری : 🔹آقا با دو نفر برای زیارت کربلا پیاده می‌رفتند به کاروان (سرشور) رسیدند، آقا در بیرون کاروانسرا مشغول نماز شد و آن دو نفر به او اقتدا کردند. 🔸یک‌مرتبه شیری پیدا شد و نزدیک آمد و نشست. آن دو نفر ترسیدند. ⚡️ بعد از نماز آقا سید مرتضی گوش شیر را گرفت و فرمود:«دیگر تو را نبینم که زوّار امام حسین علیه‌السلام را بترسانی». 🍁 پس از آن دیگر آن شیر دیده نشد. 📚سایت گلستان کشمیری 😶