🔺نصاب ارادت به امام خمینی! 🔹آیت الله ارادتی تمام به داشتند. 🌀برش اول: سالها پیش ایشان به همدان دعوت شده بودند و پس از سخنرانی در جمع ائمه جماعات و علمای استان همدان و نماز و ناهار، به اتاقی برای استراحت راهنمایی شدند. ▫️ایشان نشسته بود و دراز نمی کشید. ▪️عرض شد چرا استراحت نمی کنید. ⚡️فرمودند: «در این اتاق عکس حضرت امام هست و من هیچگاه در جایی که عکس ایشان باشد، پایم را دراز نمی‌کنم!». 💢میزبانان پس ازاطلاع از قضیه عکس امام را جابه جا کردند و ایشان استراحت کرد. ▪️برش دوم: 🔹آیت الله در هر ساعتی از شبانه روز در مسیر تهران قم، از کنار حرم رد می شدند، مقید بودند که به زیارت نرقد امام بروند و پس از زیارت، نماز و تلاوت قرآن مرخص می شدند. به طوری که نگهبانان حرم کاملا در جربان بودند و در هر ساعتی از شب راه زبارت ایشان را باز می کردند. 🔸یک بار به ایشان عرض شد:«چه لزومی دارد که در هر عبوری به امام اینطور عرض ارادت کنید». 🌀ایشان فرمودند: «امام حق زیادی بر ما و ملت ما دارد و من وجودم نمی‌تواند بپذیرد که از کنار مضجع ایشان گذر کنم و به ایشان عرض اخلاص و ارادت نداشته باشم». 💢 و حتی فرمودند: «من فقط یک بار به دلیل عجله‌ای که داشتم از این زیارت صرف نظر کردم و بعد هم بسیار پشیمان شدم و با خود عهد کرده‌ام که در هر شرایطی از اینجا عبور کنم به زیارت ایشان هم مشرف شوم». ⚡️استاد علی اکبر پرورش هم این رویه را داشتند و از ایشان نقل شده که یکی دو بار به خاطر عجله، بدون زیارت از حرم امام رد شدم : روزی در اصفهان پس از آنکه در یکی از جلسات، سخنرانی‌ام تمام شد، خانمی به نزد بنده آمد و گفت:«من حضرت امام خمینی (ره) را در خواب دیده‌ام و ایشان فرمودند به آقای پرورش بگویید چرا دیگر از اینجا رد می‌شوید به ما سری نمی‌زنید؟!‌».