🔴 ادامهی گزارش مصاحبه با مادر نفس حاجی شریف:
🔸بخش اول
💢یعنی در واقع بعد از دختر من باید از موهای همکار خودشان میگرفتند و میانداختندش کف ون یعنی همان کاری که با یک دختر بچه ۱۴ ساله کردند!
📌خانم عباسی میگوید در یکی از جلساتی که با دادستان دادسرای نظامی داشته تاکید کرده که وابسته به چپ و راست نیست و حتی پاسپورت ایرانی نفس، دخترش، را نیز در آن جلسه نشان داده و گفته که نیازی به پناهندگی و این قبیل مسائل ندارد. او توضیح داده که میخواهد دخترش اطمینان یابد در کشور خودش مرجعی وجود دارد که اگر ظلمی بر او روا داشتند میتواند به آن جا مراجعه کند و حقش را بگیرد.
📌مادر نفس از کلمات قبیحی گفت که از ماموران در مراجعهاش برای آزاد کردن نفس شنیده است. او با تعجب میگفت که برخی از آنها حتی رعایت همکاران زن خود را نمیکنند و هرچه میخواهند میگویند. عباسی اضافه کرد: آیا بیشترین اخلاق از پلیسی به نام امنیت اخلاقی نمیرود؟ پس چرا اینطور رفتار میشود؟ همه جا رفتارشان خوب بود. اگر کمکی نمیکردند لااقل تاثر چهرهشان نشان از همدلی با ما بود. در پلیس امنیت اخلاقی اما طوری دیگری بود.
📌خبرنگار انصاف نیوز با توجه به توضیحات مادر نفس از روند پرسرعت پروندهی شکایت مامور طرح نور در قیاس با پروندهی نفس پرسید. خانم عباسی شدیدا تایید میکرد که این قیاس درست است و آن پرونده به سرعت پیش رفته و دادگاه برایش تشکیل شده است. مادر نفس حاجی شریف با تاثر میگوید که اگر این اتفاق برعکس اتفاق افتاده بود چه میشد؟! اگر یکی از مردم عادی فرزند یک نظامی را کتک زده بود چه میشد؟! لابد آن شخص را به تلویزیون میبردند و میخواستند به کردهاش اعتراف کند؛ به سرعت هم احکام سنگینی برایش میبریدند!
📌خانم عباسی در مورد شکایت آن مامور زن میگفت منطقی نیست درحالیکه چند مامور نظامی بالغ روی یک دختر بچه ۱۴ ساله ریختهاند آسیب هم ببینند! او تاکید میکرد که اگر هم چنین اتفاقی افتاده در حکم دفاع مشروع بوده. عباسی توضیح میدهد این رفتارها حتی با یک دزد هم قانونی نیست چه رسد به اینکه یک دختربچه زیر سن قانونی باشد که کفیلش هم باید پاسخگو باشد اگر جرمی مرتکب شود.
📌مادر نفس باز هم از رفتار خوب دادستان دادسرای نظامی که بهگفتهی او مایهی دلگرمیاش شده قدردانی کرد و تاکید کرد که به نظر او مدیران سطح بالای کشور بسیار انسانهای قانونمداری هستند و تقصیرها گردن بخشهای خرد است که خلاف قانون عمل میکنند یا خودسرانه عمل میکنند و در ادامه هم طوری لاپوشانی میکنند که صدایی به گوش ردههای بالاترشان نرسد.
📌او میگفت خودش هم از ترس اینکه صدایش به جایی نرسد موضوع را با رسانهها مطرح کرده و به هیچ وجه قصد دیگری نداشته است. عباسی میگفت حتی یک ماه و نیم صبر کرده و ترجیحش این بوده که از پیگیریهای قضاییاش جواب بگیرد. او وقتی جوابی نگرفته به فکر رسانهای کردن موضوع افتاده است.
📌مریم عباسی احوالاتی که فرزندش را از پلیس امنیت اخلاقی تحویل گرفته است با تاسف تکرار میکرد. به زخمهای صورتش و تورم شدید لبهایش از فرط کتکهایی که خورده بود اشاره میکرد و میگفت هنوز هم حال نفس چندان خوب نشده است. پخش شدن فیلم کتک خوردن او آن هم در این سن و سوالاتی که دائم از همکلاسیهایش میشنود همچنان او را آزار میدهد. مادر نفس اضافه کرد: به خصوص چون بچهی خیلی مبادی اخلاق است این اتهام فحش دادن برایش سنگین است! از طرفی هیچ بچهای توی این سن دوست نداره فیلم ضرب و شتمش منتشر شود!
📌مادر نفس توضیح میدهد که نمیشود به بچهها گفت حجابتان را رعایت کنید وقتی چنین رفتارهایی از افراد باحجاب میبینند. عباسی اضافه کرد: مگر غیر از این است که ماموران گشت ارشاد برای دعوت به حجاب هستند؟! نمیشود من به بچهام بگویم حجاب خوب است بعد چنین رفتارهایی ببیند و انتظار داشته باشم به حرف من گوش کند. این بچهها حتما بخاطر اینکه همین ماموران الگوهای خوبی نیستند تلاش میکنند به هیچ وجه شبیه آنها نشوند.
📌خانم عباسی در پایان حرفهایش اضافه کرد: من به سیستم قضایی مملکتم پناه آوردم چون قویا اعتقاد داشتم اگر داستان مرا بدانند حتما پیگیری میکنند. اگر ناامید شوم نمیدانم دیگر چطور خواهم توانست این نخ اتصال را ترمیم کنم!