حاج آقا اخوان- که گویا از خطبای معروف تهرانند- در منبرشان از مرحوم علی دوانی نقل کردند: من جایی منبر می‌رفتم که در اثنای صحبتم مرحوم علامه طباطبایی وارد مجلس شدند. من هول شدم که در محضر ایشان چه بگویم آقای اخوان داخل پرانتز فرمودند: منبری ها هر وقت کم می‌آورند می‌زنند توی خط شعر! و ادامه داد: آقای دوانی گفت: می‌خواهم در محضر آقای طباطبایی شعری را که استاد ایشان مرحوم آیت الله العظمی محمد حسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی در وصف حضرت زهرا سلام الله علیها سروده‌اند، بخوانم و شعر معروفِ ایشان را که با این بیت شروع می‌شود را خواندم دخترِ فکرِ بکرِ من غنچه لب چو وا کند از نمکین کلام خود، حق نمک ادا کند فردای آن روز آقای سبحانی را دیدم که گفت: دوانی چه بلایی بر سر آقای طباطبایی آوردی؟!؟ گفتم چطور؟ گفت: آقای طباطبایی مرا دیدند و گفتند: آشیخ جعفر! آقای دوانی مرا بیچاره کرد. من نمی‌دانستم این شعر را استاد ما آشیخ محمدحسین سروده است. وقتی می‌خوانْد داشتم می‌مُردم! https://hawzah.net/fa/Article/View/106774/%D8%B4%D8%B9%D8%B1--%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%81%DA%A9%D8%B1-%D8%A8%DA%A9%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%8C-%D8%BA%D9%86%DA%86%D9%87-%D9%84%D8%A8-%DA%86%D9%88-%D9%88%D8%A7-%DA%A9%D9%86%D8%AF سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: کانال دروس طلبگی احمد یاسر وافی، ۱۴۰۳/۸/۱۳ https://eitaa.com/sirefarzanegan