🌀آیتالله شبیری زنجانی:
🔹اصرار در تفهیم مطلب
🔷
#آقاضیاء_عراقی آدم متفکر و علم دوستی بود و خیلی اصرار داشت که مطلب را به شاگرد خود یاد بدهد و تا در منزل شاگرد میرفت تا مطلب را به او تفهیم کند.
🔶آقای
#سیدمحمدرضا_گلپایگانی میفرمود: من درس آقا ضیاء رفتم و اشکال کردم، ایشان جواب داد. دوباره اشکال کردم و ایشان جواب داد. بار دیگر اشکال کردم و ایشان جواب داد؛ منتها هر وقت که ایشان میخواست عصبانی شود، من کوتاه می آمدم. ایشان چون میدید که من قانع نشدهام، دنبال میکرد تا به من تفهیم کند. یکی دو روز اینگونه بود.
🔻بعد آقا ضیاء به من گفت: اینجور که با شما مشی کردم، تاکنون با هیچکسی اینجور معامله نکرده بودم. آقاضیاء این را از کرامت خودش میدانست. آقای گلپایگانی بهشوخی میگفت: این کرامت من بود که آقاضیاء را عصبانی نکردم.
🔻آقای گلپایگانی به منزل آسید جمال گلپایگانی وارد شده بود. آقا ضیاء با آسید جمال روابط حسنهای نداشت. آقا ضیاء به آقای گلپایگانی گفته بود: من به منزلی که وارد شدهاید، نمیآیم، ولی شما بیا تا یک پلومرغ به شما بدهم. آقای گلپایگانی میگفت: من مردد بودم که به منزل آقاضیاء بروم یا نه. آقا جمال با اینکه روابطش با آقا ضیاء حسنه نبود، گفت: شما برو.
📚کتاب جرعهای از دریا
جلد دوم صفحه ۵۲۸ تا ۵۲۹.