🌕حسن زاده آملی تحریم شده بود. درب مسجد معصومیه در قم که محل درس او بود بر روی او بستند و او مظلومانه برای همیشه درس خود را تعطیل کرد. طلبه های جوانی تحریک می کردند که در کوچه خانه‌اش به او ناسزا بگویند. در تشییع جنازه شهداء در قم حتی با وجود تراکم بالا و در فشار واقع شدن شرکت می کرد به همه طلبه‌ها کوچک و بزرگ مشورت می داد چه در موضوعات روزمره مثل ازدواج تا عرفانی و فلسفی با لطافت و شوخ طبعی پشت در خانه‌اش برای مشورت می‌رفتند و گاهی او برای نهار به درون خانه اش دعوت می‌کرد دفن او در روستای دور افتاده محل تولدش نشان از اخلاص و بی پیرایشی او بود و محل دفن او زیارتگاه عوام و خواص خواهد شد. نه فقط او بلکه به گفتۀ خودش اساتیدش در قم در تنگنای اقتصادی قرار دادند که برای امرار معاش به تهران رفتند و دفتر طلاق و ازدواج تأسیس کردند و یا استاد دانشگاه شدند و بعد آنها را به همکاری با دستگاه ظلمه متهم کردند. جمعه شبها که قم خلوت بود در کوچه های قم مثل بقیه عرفا رمز آلود به مکان های خاصی می رفت که خدا می‌داند چه خلوت و جلوت‌هایی بوده است. حسن‌زاده از حکمایی بود که رحلت او به سوی عالم عرش و ملکوت، جای او در زمین و حوزه ها حس خواهد شد و بعد از مرگش به اسطوره‌ ها خواهد پیوست. دکتر فیاض