دیروز دعوا بر سر دو تار بیرون مانده بود و فردا بر سر دو تار باقی مانده. شیطان که دهانش را باز می‌کرد و از حنجره دوستانش جیغ بنفش می‌کشید و وامظلوما می‌زد بسیاری منفعل می‌شدند. امروز اما می‌دانند که آن فراید سلیطگی برای دو تار مو نبود و این مقاومت نیز هم. نه آغاز راه است و نه پایان آن. مجازات سنگین در انتظار کسانی است که دیروز و امروز به عناوین مختلف تضعیف کردند موضع خدا را و تحقیر کردند حکم او را و توضیح دادند خواست شیطان را و توجیه کردند انتظاراتش را و ترجیح دادند اطاعت از او را. همواره در مورد شیوع حیات غریزی اخطار داده شد. حیات غریزی در سراشیبی خود همه چیز را می‌بلعد مانند آتشی که به جان جنگل بیافتد. دیده‌ام که اخیرا عده‌ای به فکر آتش عمدی برای مهار آتش افتاده‌اند. آری. آتش با جان انسان کاری می‌کند که خودش خودش را در آتش بیاندازد. این تازه شروع ماجراست. حیات غریزی همه را خواهد سوزاند. مانند بلایی که در آن خشک و تر می‌سوزند. البته که آتش تر را نمی‌سوزاند. اول خشکش می‌کند و بعد می‌سوزاند. خیلی‌ها به تدریج در مجاورت آتش خشک شدند. غرایز خشونت‌طلبی و زیاده‌طلبی به جامعه که رو آوردند تنها بودند. تا اینکه غرایز شهوت‌طلبی و راحت‌طلبی فضا را برای حضورشان مهیا کردند. اتفاقی که در راه است، ابتدا آنان را که تمکین کردند به زیر خواهد کشید و سپس آنانی را که مقاومت کردند قربانی خواهد کرد. آتشی که از غرب آغاز شده بود و تشنه‌تر از همیشه و جهنمی‌تر از هر روز برای بلعیدن ایران قد می‌کشید. آنان که آگاهانه یا ناآگاهانه، خواسته یا ناخواسته وارد بازی فتنه عریانی شدند، شریک جرم هستند و همه مردم، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، از هر دین و مذهب و عقیده و قوم و قبیله و لهجه و زبانی شریک جریمه.