این متن تلاش کرده تصویری از فردا ارائه دهد. اما این حالت بسیار خوشبینانه است.
قرار نیست فردا چنین اتفاقی بیافتد. ما در مستندهایی که از کشورهای غربی ارائه میشود، بیتفاوتی مردم را نسبت به آسیبدیدن دیگران میبینیم. این نقطه آغاز جامعه پساایمانی است. کسانی که همه چیزشان در مادیات خلاصه میشود، انگیزهای برای هزینه کردن آن برای دیگران ندارند. اصولا منطقی ندارد که تو داشته محدود خود را برای نجات داشته محدود دیگران خرج کنی؛ مگر اینکه آوردهای داشته باشد. این آورده چه میتواند باشد؟!
برخلاف ایمان که امکانات رایگان و فراوانی را در اختیار انسان و جامعه انسانی قرار میدهد، عدم ایمان باعث میشود که انسان همه نیازهای خود را از دنیای مادی طلب کند. دنیای مادی بر خلاف دنیای معنوی محدود است. بر اساس قانون تعادل عرضه و تقاضا دنیای مادی دائما در حال گران شدن است.
هر چقدر از تعداد مؤمنان کاسته شده و بر تعداد کافران افزوده شود، رقابت بر سر دنیای مادی بیشتر و بیشتر خواهد شد و گرانی و محدودیت بیشتر و بیشتر خواهد شد. این یک قانون ساده است.
دیدهایم که کافران سعی میکنند، مؤمنان را تسلیم خود کنند تا امکانات مادی آنان را در اختیار بگیرند. اما مشکل اینجاست که جامعه به سمت انباشتگی تقاضا حرکت میکند و این یک راه بیشتر پیش روی انسان قرار نمیدهد. حذف رقیب.
وقتی حذف رقیب تبدیل به یک ارزش شد؛ شما شاهد تنوع بسیار زیادی از شرارت و وحشیگری خواهی بود که به صورت ضابطهمند و تأیید شده از سوی نهادهای قدرت اعمال میشود.
پشتیبانی از نابودی انسان و تحقیر و تضعیف و به بردگی کشیدن آن میشود یک روش مقبول و مشروع.