📌آیا بهتر نبود که خداوند متعال یا پیامبر و امامان علیهم السلام دلیل احکام شرعی را می گفتند تا هضم و عمل به آن برای ما آسان باشد؟ ✍️پاسخ 1️⃣آنگاه که با دلیل عقلی، وجود خدا و نیز حقانیت دین ثابت شد، روشن می شود که تمام دستورات دین حق هستند. همچنین وقتی ثابت شد که خداوند کار لغو انجام نمی دهد، روشن می شود که تمام امر و نهی های او، به پشتوانۀ وجود مصلحت است. بنابراین، هیچ حکمی نیست مگر آنکه در آن حکمت و دلیلی وجود دارد. 2️⃣در عین حال، خداوند متعال دلیل دستورات را نگفته است و همین نگفتن هم بر اساس مصلحتی است. مصلحتی که موجب رشد عبودیت انسان است. 3️⃣عبودیت خالصانه نسبت به خدا به این است که آنطور که او خواسته ـ بدون دلیل خواهی ـ عبادتش کنیم. مانند پدری که دارای دو فرزند است، دستوری به هر دو می دهد و از روی مصلحت، دلیلش را نمی گوید. می خواهد بدون آنکه دلیلش را بدانند، انجام دهند. یکی از فرزندان بی چون و چرا اطاعت می کند، ولی دیگری، اطاعت دستور را متوقف بر دانستن دلیل می کند. آن پدر، کدام فرزند را بیشتر دوست دارد؟ 4️⃣گفتنی است رفتار ما در زندگی نیز بر اطاعت بی چون و چرا از دستورات برخی انسانها است. مثلا مکانیک به ما دستور می دهد که برای تعمیر ماشین، فلان قطعه را بخریم. بدون آنکه دلیلش را بپرسیم، قطعه را می خریم. 5️⃣همچنین پزشک، (حتی پزشکی که او را نمی شناسیم) پس از معاینه، دارویی را تجویز می کند. بدون آنکه، چون و چرا کنیم، دارو را مصرف می کنیم. 6️⃣دلیلش آن است که به پزشک و مکانیک ـ که معصوم هم نیستند ـ اعتماد می کنیم. اینک، چرا به خدا و درست بودن دستورات او اعتماد نمی کنیم؟ ✅به کانال یادداشتهای اعتقادی بپیوندید: 🆔@faryab110