🍃
بسمه تعالی
کلاه شرعی"دروغ"به نام"توريه"۱
🔸من بعضى اشخاص واقعاً متدين را می بينم كه هميشه دروغ می گويند و هميشه هم توريه می كنند؛ يعنى هيچ وقت واقعاً نمى خواهد يك حرفى بزند كه قصدش هم دروغ گفتن باشد و به نيت دروغ بگويد. دروغ می گويد ولى به صورت توريه. استاد هم شده و آن چنان در توريه كردن استاد است كه مطلب را به گونه یى می گويد كه شما يك چيزى مى فهميد، اگر روزى بفهميد قضيه اين جور نبوده و به او بگوييد چرا گفتى، می گويد من قصدم از اين جمله مطلب ديگرى بود؛ يعنى مطلب را يك جور می گويد، به قلبش خطور می دهد كه مقصود چيز ديگر است؛ ولى مخاطب، ظاهر لفظ را مى فهمد.
🔹- باید به اینان گفت: - براى مخاطب شما فرق نمی كند كه شما به اين قصد بگوييد يا به قصد ديگرى؛ به هر حال او گمراه می شود. چرا نبايد دروغ گفت؟ براى اينكه مردم گمراه می شوند.
🔸 توريه در جايى است كه دروغ گفتن واجب است، يعنى اگر راست بگوييد از اين راست فتنه بزرگ برمی خيزد؛ آن وقت مجبوريد دروغ بگوييد براى اينكه جلو فتنه بزرگى را بگيريد.
🔸مثال معروفى ذكر می كنند: فرض كنيد يك آدم ديوانه يا شبه ديوانه یى به شخصى حمله كرده و واقعاً هرجا گيرش بيايد با آلت قتّاله تكه تكه اش می كند. آن شخص فرار می كند، خودش را در منزل شما می اندازد و در اتاقى مخفى می شود. بعد او با همان آلت قتّاله می رسد و می گويد كه او در اين خانه است يا نه؟ اگر راست را بگوييد می آيد خون ناحقى را می ريزد.
خدمت به هر دو نفر (آن كسى كه قصد قتل دارد و آن ديگرى) و خدمت به جامعه مسلمين اين است كه انسان بگويد نه. 🔹اينجا می گويند توريه كن. تو مجبورى بگويى نه، ولى براى اينكه روحت به دروغ گفتن عادت نكند و آلوده به خيال دروغ نشود، در اين يك مورد استثنايى- كه درهمه عمر يك يا دو بار ممكن است براى انسان پيش بيايد- مثلًا وقتى می گويد كه آيا تو او را ديدى، بگو نه؛ مقصودتان اين است كه ديروز نديدم. در دلت آن را خطور بده و لفظت را چنين بگو براى اينكه روحت عادت به انحراف نكند؛ در كجا؟ در جايى كه مجبورى خلاف بگويى، يعنى در جايى كه از راستى فتنه برمی خيزد؛ نه اينكه انسان در هر موردى كه منافع خودش اقتضا می كند دروغ بگويد به شكل توريه، يعنى مطلبى را بگويد كه طرف از لفظ شما يك مطلب مى فهمد و او- گوینده- در دلش چيز ديگرى را خطور می دهد. آن همان دروغ است و با دروغ فرق نمى كند.
⭕️ اگر توريه در شكلى كه بعضى از مردم عمل می كنند- نه در آن موردى كه من گفتم- راست [و درست] باشد ما خدا را عاجز و درمانده كرده ايم يعنى كار خودمان را كرده ايم، از قانون هم فرار كرده ايم. - در حالی که فراراز قانون الهی ممکن نیست . (ادامه دارد ) ▪️ مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج۲۷، ص: ۸۰۶-۸۰۷-با تلخیص و ویرایش
@Misaagh_Amin