.
حراست از نظام اسلامی
🔷براى آنكه اين كار به سامان برسد، سه مرحله وجود داشت:
مرحله اول، شالوده ریزی نظام بود
كه با اين كارها انجام گرفت.
مرحله دوم، حراست از اين نظام بود. موجود زنده رو به رشد و نمو كه همه صاحبان قدرت اگر او را بشناسند، از او احساس خطر میکنند، قهراً دشمن دارد.
🔷اگر پيغمبر نتواند در مقابل دشمن، هوشيارانه از اين مولود طبيعی مبارك حراست كند، اين
نظام از بين خواهد رفت و همه زحماتش بى حاصل خواهد بود؛ لذا بايد حراست كند.
🔷مرحله سوم، عبارت از تكميل و سازندگى بناست. شالوده ریزی كافى نيست؛ شالوده ریزی، قدم اول است.
🔷اين سه كار در عرض هم انجام میگیرد . شالوده ریزی در درجه اول است؛ اما در همين
شالوده ریزی هم ملاحظه دشمنان شده است و بعد از اين هم حراست ادامه پيدا خواهد كرد.
🔷در همين شالوده ريزى، به بناى اشخاص و بنيان های اجتماعى نيز توجه شده است و بعد از اين هم ادامه پيدا خواهد كرد.
🔷 پيغمبر نگاه میکند و می بیند پنج دشمن اصلى، اين جامعه تازه متولد شده را تهديد میکنند
يك دشمن، كوچك و كم اهميت است؛ اما درعين حال نبايد از او غافل ماند.
🔷يك وقت ممكن است يك خطر بزرگ بهوجود آورد. او كدام است؟ قبايل نيمه وحشی اطراف مدينه.
🔷 به فاصله ده فرسخ، پانزده فرسخ، بيست فرسخ از مدينه، قبايل نيمه وحشی ای وجود دارند كه تمام زندگى آنها عبارت از جنگ و خون ریزی و غارت و به جان هم افتادن و از همديگر قاپيدن
است.
🔷 پيغمبر اگر بخواهد در مدينه نظام اجتماعی سالم و مطمئن و آرامى بهوجود آورد، باید حساب اينها را بكند. پيغمبر فكر اينها را كرد.
🔷 در هر كدام از آنها اگر نشانه صلاح و هدايت
بود، با آنها پيمان بست؛ اول هم نگفت که ً حتما بياييد مسلمان شويد؛ نه، كافر و مشرك هم
بودند؛ اما با اينها پيمان بست تا تعرض نكنند.
🔷 پيغمبر بر عهد و پيمان خودش، بسيار پافشارىمیکرد و پايدار بود. که این را هم عرض خواهم کرد، آنهايى را كه شرير بودند و قابل اعتماد نبودند، پيغمبر علاج كرد و خودش سراغ آنها رفت.
🔷 اين سريه هایی که شنيدهايد پيغمبر پنجاه نفر را سراغ فلان قبيله فرستاد، بیست نفر را سراغ فلان قبيله، مربوط به اينهاست؛ كسانى که
خوى و طبيعت آنها آرام پذیر و هدايت پذیر و صلاح پذیر نيست و جز با خونريزى و استفاده
از قدرت نمى توانند زندگى كنند.
🔷 لذا پيغمبر سراغ آنها رفت و آنها را منكوب كرد و سر جای خودشان نشاند.
📒انسان ۲۵۰ساله امام خامنه اے
@Misaagh_Amin