مـیــثــــاق
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خون دلی که لعل شد... زندگینامه مقام معظم رهبری 🍃فصل یازدهم قسمت صد و بیست و دو در اتاق ب
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼 🌼خون دلی که لعل شد زندگینامه مقام معظم رهبری 🌼 فصل یازدهم قسمت صد و بیست و سه در اتاق بازجویی 🌼از این حرف او خیلی تعجب کردم چون عددی که گفت خیلی مبالغه آمیز بود یعنی یا فردی نادان و فریب خورده بود و یا می‌خواست من را فریب دهد در هر دو صورت این نشانه بی مایگی او بود 🌼این یک نکته و نکته دوم اینکه چنین حرفی را به یک طلبه علم که جز علم و منبر چیز دیگری ندارد نمی زنند بلکه اگر من رهبر یک جنبش مردمی میلیونی سازمان یافته بودم تهدید چنین کسی به کشتن ۵ میلیون آدم معنی پیدا می کرد اما وقتی من در چنین وضعیتی هستم تنها مفهوم حرف این مرد آن است که او خود از من بسیار ضعیف تر است 🌼 حقیقتا آنها از نظر شخصیت و منطق بسیار ضعیف بودند و البته هم ضعیف بودند و هم دیوانه ! دیوانه ممکن است ناگهان به انسان حمله کند و انسان را از پا درآورد!! 🌼 از همین روی به ماموران ساواک به عنوان آدمهای ضعیف و حقیر و بی مایه می نگریستم اما به علت آنچه گفتم قدری احساس ترس هم از آنها داشتم 🌼 جیب هایم را گشتند و چیز به درد بخوری در آن ها نیافتند آنها از اتاق خارج شدند و من بیش از یک ساعت تنها ماندم بعد یکی از آنها آمد و گفت بیا ! مرا سوار اتومبیل کردند که به سمت ساختمان دیگری رفت وقتی وارد شدم فهمیدم همان زندانی است که سه سال پیش در آن بودم از دیوارهای سفید آنجا را شناختم 🌼 آنجا همان هتل سفیدی بود که ما این اسم را رویش گذاشته بودیم پس: کرم نما و فرود آ/ که خانه خانه توست !! 🌼مرا در یکی از سلولها انداختند در زندان گروهبان های پخته و سنجیده هم بودند آنها در اطراف در سلول جمع شدند و به ابراز احترام و عنایت نسبت به زندانی جدید الورود پرداختند البته در سلول بسته بود و به من اجازه بیرون رفتن از آن داده نمی‌شد پس از گذشت چند روز به فکر تکمیل ترجمه کتاب اسلام و مشکلات تمدن سیدقطب افتادم من سه چهارم کتاب را در سومین زندان خود ترجمه کرده بودم و ترجمه یک چهارم آخر را به برادرم سیدهادی واگذار کرده بودم 🌼از برادرم اوراق ترجمه کتاب را خواستم و ترجمه هایی را که برادرم کرده بود بازنگری کردم تا با ترجمه فصل های قبل یکسان باشد و آخرین فصل کتاب را که از نظر طرز بیان و تهاجم به تمدن غرب فصل قوی ای بود ترجمه کردم و مقدمه خوبی هم در کتاب نوشتم و در آن تعبیرات و اصطلاحات ابتکاری و نوعی را به کار بردم و آنها را به منظور تمییز از بقیه متن بین گیومه قرار دادم . 🌼صفحه اول کتاب را هم تنظیم کردم این کار حدود یک ماه طول کشید و سپس آن را به طور کامل به برادرم سیدهادی سپردم و نام کسی را هم که آن را چاپ کند ذکر کردم در همان ایام به من خبر دادند که کتاب صلح امام حسن علیه السلام تعریف شیخ راضی آل یاسین که آن را از عربی ترجمه کرده بودم و حاوی تحلیلی تاریخی از صلح امام حسن بود از چاپ خانه بیرون آمده است بعد هم نسخه‌ای از آن را برایم آوردند که بسیار خوشحال شدم. ادامه دارد..... @Misaagh_Amin