🥀🥀🥀🥀🥀🏴
خون دلی که لعل شد
زندگینامه مقام معظم رهبری
🥀فصل چهاردهم قسمت ۱۸۲
تجدید دیدار با دوستان
🥀چهار روز در خانه آقای رئوفی ماندم سپس من و آقای حجتی تصمیم گرفتیم به خانهای دیگر برویم خانه مورد نظر را را پیدا کردیم در صدد انتقال به آن خانه بودیم که هیئتی ۲۰ نفره از زاهدان برای دیدن ما آمد
🥀 در راس این هیئت شیخ معین الغربا بود به آنها گفتیم قصد انتقال به منزل جدید را داریم آنها هم در نظافت و آماده سازی خانه با ما مشارکت کردند در این خانه چند ماه ماندیم و سپس به خانه بهتری نقل مکان کردیم
🥀 آقای معین الغربا دوم نفری بود که در تبعید گاه به دیدنم آمد اولین نفر آقای کریم پور بود که وقتی در خانه رئوفی بودیم نیمه شب به سراغم آمد و در زد صاحبخانه در خانه نبود وقتی صدای در زدن را شنیدم احساس خاصی به من دست داد پس از آنکه در مشهد شبانه به خانه ما ریختند شب که در خانه را میزدند ناخودآگاه این احساس شبیه به ترس به من دست میداد.
ادامه دارد...