⭕️ شریعتی، چمران، جلال و نادر جستجوگرانی در مسیر اسلام ناب
🔺اواخر خرداد هرسال با تقارن فقد دکتر شریعتی و شهادت شهید چمران همراه است. این دو اما ویژگیهای مشترکی دارند که میتوان جلال آلاحمد و نادر ابراهیمی را نیز به این دو افزود:
🔺همه اینها با شناختی اجمالی از اسلام، در فضای علمزده قبل از انقلاب وارد محیط علمی و روشنفکری شدهاند. در حوزه تخصصی خود تا منتهای آن حوزه را رفتهاند. فطرت سالم، دغدغههای مردمگرایانه و غیراشرافی، استقلالخواهانه، عدالتخواهانه و آزادیخواهانه آنان را به جستجو کشانده و با دستیافتن به قلهها در حوزه خود به دنیا، التقاط، اشرافیت، عافیتطلبی و پز علمی و روشنفکری پشت پا زدند و بهدنبال حقیقت، استقلال، عدالت و آزادی به راه افتادهاند. از اوج قلههای حوزه خود که در فضای آن روز در تعارض با اسلام و فرهنگ ایرانی قرار داشت، با سرعت و عالمانه به سمت دین و حقیقت حرکت کردهاند و توانستند با خود خیل کثیری از تشنگان حقیقت، عدالت و آزادی را همراه بیاورند که با هیچ تبلیغ دینی و فضای عمومی قابل دستیابی نبودند. البته در این مسیر بعضاً اشتباهاتی نیز داشتند اما رشد کردهاند و به سطح معرفت و بینشی تفصیلی دست پیداکردهاند و همه در نقطه محبت و ارادت به انقلاب و امام به ته خط رسیدهاند و شکفتگی مضاعف پیدا کردند. همه هم بهخاطر این سیر و دفاع از اسلام، مردم و انقلاب بهنوعی مغضوب روشنفکران و متحجران شدند! و در میان دوستان نیز مظلوم، ناشناخته و فراموششده.
🔺شریعتی از تاریخ و جامعهشناسی و فضای علوم انسانی شروع کرد. بهاقتضای آن حوزهها نقدهایی به جامعه دینی و فرهنگی ایران، ارائه کرد؛ اما آن حوزهها و پز روشنفکری دهه سی و چهل او را اقناع نکرد و روحیه تشنه و تلاشگر، او را به معرفتهایی عمیق رهنمون کرد. چهاینکه خود متوجه اشتباهات خویش شد و بهضرورت اصلاح آثارش اشاره کرد و حتی عدهای از علما و روشنفکران دینی و معتقد را بر این کار گماشت. شریعتی متأخر و کویر و شهادت و تعلیم و تربیت در اسلام به نسبت با حسین وارث آدم و اسلامشناسی و... تغییر بسیار کرده است؛ اما در همان دوران ابتدایی نیز، دغدغههای درست فطری، عدالتخواهانه و حقطلبانه در آثار شریعتی قابل نقد است، مثلاً شاید در یک جلوش تا بینهایت صفرها و تشیع علوی و تشیع صفوی نقدهایی به عملکرد بخشی از روحانیت وارد کرده، شاید جامعه دینی را نقد کرده، اما نقد او از عمل نکردن به دین و رویکردهای عافیتطلبانه و گزینشی به دین و اسلام سلطنتی است! در انتها نیز به تأیید آشکار و پنهان امام و انقلاب و روحانیت پرداخت. طبقه جوان دانشگاهی را جذب دین، روحانیت و انقلاب کرد.
🔺چمران از فضای مهندسی راه را تا دکترا با حقوق بالا در برکلی پیمود، اما روح تشنه او که در ایران و آمریکا او را به مبارزه با طاغوت و عدالتخواهی کشیده بود، او را راهی لبنان کرد تا زمینه رهایی شیعیان لبنان را همپای امام موسی صدر دنبال کند و در حرکةالمحرومین و امل از جامعه نامقید و ذلیل شیعیان لبنان، چیزی ساخت که بعدها جهاد اسلامی، امل اسلامی و نهایتاً حزبالله از درون آن متولد شد. بعد راهی ایران شد و مقاومت را در ابتدای جنگ تحمیلی سامان داد و تا شهادت راه پیمود. چنان آدمی بهجای میرسد که عرفانیترین سخنان از او به یادگار مانده است.
🔺جلال در خانوادهای روحانی به دنیا آمد، اما فضای روشنفکری دهههای بیست تا چهل او را تا مارکسیسم و سطوح بالای حزب توده برد، اما همین روحیه حقجویانه و عدالتخواهانه و استقلالخواهانه او را به تعارضهای مارکسیسم و روشنفکران آشنا کرد و او را به آغوش معنویت و اسلام کشاند و در قله ادبیات و مردمشناسی کشاند که به جدال با روشنفکران نیز نشست و در خدمت و خیانت روشنفکران و غربزدگی و خسی در میقات را نوشت و از اینکه خود را سالها از عظمت صبح و نماز صبح محروم کرده بود به شرم نشاند، به نزد امام رفت و مبلغ امام شد.
🔺نادر نیز با همین دغدغهها در فضای روشنفکری به دفاع هنری و ادبی از انقلاب، جامعه ایران و میراث آن کشاند و از دل روشنفکری قویترین دفاعها را از اسلام، امام، انقلاب، استقلال و عدالت و آزادی در قالب هنر و ادبیات کرد که مثل جلال در سینما، تلویزیون و ادبیات در قله ایستاد و حیف که حجاب معاصرت باعث شد نسل ما نادر را بعد از رفتنش آنهم محدود بشناسد.
🔺مهم، داشتن دغدغههای حقطلبانه و عدم عجب و ماندن در یافتههای خود و دیگران است که به قول مرحوم صفایی، اسلام راکد به کفر میانجامد و کفر متحرک به اسلام. و مهمتر بزرگداشت این میراث بزرگ فرهنگی-مبارزاتی و برداشتن قدمهای بعدی بر شانههای نسل پیشین.
✍
#محمدصادق_شهبازی
🌺🇮🇷
@Mobin_rfm