🌷همه رزمندگان درگیر مواجهه با دشمن بودند و مهمات تمام شده بود و فرستادن مهمات تقریباً ناممکن شده بود، زیرا هیچ ماشینی از تیررس دشمن در امان نبود؛ 🌷آنسان که فرماندهی از بچه‌ها درخواست یک داوطلب برای رساندن مهمات کرد. سید جلیل شجاعانه برخاست و این مأموریت را به عهده گرفت. ماشین پر از مهمات با هر زحمتی که بود به رزمندگان اسلام رساند 🌷در راه برگشت وقتی که جنازه مطهر شهدا و مجروحان را بر زمین دید، در کناری ایستاد و شروع به جمع ‌و سوار کردن آنان در ماشین کرد. جنازه‌ای که به پشت افتاده بود توجهش را جلب کرد. او را برگرداند. 🌷 ناگهان با یکی از #زنان_گروهک_منفور_منافقین طرف شد که زنده بود. زن شرور سریع لباسش را درید و تن خود را #نمایان ساخت. 🌷سید جلیل رویش را برگرداند و در یک آن، این زن منافق که #تله منافقین شده بود و چند تن دیگر از منافقین کوردل به او حمله‌ور شدند و او را اسیر کردند.  🌷همرزم شهید که داماد خانواده بود، از دور با دوربین صحنه را می‌دید و آنچه ‌‌دیده اینچنین توصیف می‌کند: «نخست دست‌هایش را در حالی که زنده بود، #قطع و سپس صورتش را #تیرباران کردند و دیگری #وحشیانه به او حمله‌ور شد و سرش را از #پشت_سر برید ... 🌷ناجوانمردانه شروع به #قطعه_قطعه_کردن اعضای سید جلیل کردند.تا جایی که می‌دیدم، هیچ خم به ابرو نیاورد و در حالی که زنده بود #ارباً_اربا شد. 📌#اینجوری_شهید_دادیم حالا یه عده چسبیدند به #صندلی_قدرت و یادشون رفته صدقه سر چه کسانی به اینجا رسیدند ... #فروغ_جاویدان #سید_جلیل_موسوی 🌺🇮🇷 @Mobin_rfm