🔴 چرا شورش کردیم؟ ✍🏻 دکتر 🔹اعتراض سراسری به افزایش قیمت بنزین در آبانماه 1398 با خشونت آغاز شد و با خشونت از نظرها دور شد. 🔻"خشونت" کلیدواژه اصلی این رخداد بود. 🔹بدنه اصلی این اعتراضات نه احزاب، نه طبقه متوسط و نه قشر سرمایه دار بلکه ترکیبی از دو گروه بود: آینده سازان + بازنده گان آینده. 1️⃣گروه اول: نوجوانان بودند. همانهایی که نسل آینده این کشور هستند. بویژه نوجوانانی که در حاشیه های کلان شهرها، انواعی از خشونت را هر روز تجربه می کنند. کسانی که تا خرخره از نفرت پر شده اند. آنها عقده همه چیز را دارند. رفاه. آرامش. خانواده مرفه، پدری که هیچ ابهتی برایشان نمانده و مادری که جلوی چشمانشان هر روز شکسته تر میشود. آنها تصویر روشنی از آینده ندارد. اوقات فراغتشان با بازی نهنگ آبی و نبرد ربات ها و جنگ زامبی ها می گذرد. تفریح سالمشان نارنجک دستی و شیشه شکستن و از سر و کول هم بالا رفتن است. آنها دائما خود را با دیگران مقایسه می کنند. افراد و نوجوانان موفق را می بینند. ژن های خوب را در جامعه رصد می کنند. اخبار فساد را می شنوند و هر روز سرشکسته تر میشوند. به ظاهر مثل بقیه درس می خوانند. درس خواندنشان از سر ناچاری است. آنها سهمی از آینده برای خودشان قائل نیستند از آمدن آینده وحشت دارند. از ازدواج کردن وحشت دارند از بیکار ماندن از اینکه شبیه پدر و مادرشان بشوند از اینکه هیچ امکاناتی نداشته باشند وحشت دارند. آنها حاضرند آینده را نابود کنند چون هیچ تصویر روشنی از آن ندارند. 🔻تلویزیون، ماهواره، شبکه های اجتماعی و تمامی رسانه ها ناامیدی را به اشکال مختلف در بین این افراد پمپاژ می کنند. آنها به بخشی از این ناامیدی تبدیل شده اند. 🔻نوجوانان شورشی و طغیانگری که بر خلاف طبقه متوسط جامعه و اقشار مختلف یاد نگرفته اتد تا بر مبنای سود و زیان رفتار کنند. آنها رفتار سیاسی را یاد نگرفته اند آنها هیچ آموزشی ندیده اند آنها هیچ فرصتی برای چنین یادگیری نداشته اند. رفتارها و کنش هایشان تداعی گر بازی های رایانه ای و انعکاسی از خشونت های اجتماعی و مجازی است. 🔻آنها علیه آینده طغیان می کنند. دشمنان آینده هستند. چرا که یقین دارند اگر آینده بیاید به نفعشان نخواهد بود. پس آنقدر می جنگند تا یا آینده را نابود کنند یا خود نابود شوند. 2️⃣گروه دوم: اینها نوجوان نیستند اینها جوانان و افراد میانسالی هستند که کار ندارند. سرگرمی ندارند. جامعه آنها را فراموش کرده است. اغلب تحصیلات دانشگاهی ندارند و جامعه به این دلیل منزلت اجتماعی آنها را نادیده می گیرد. تجارب بدی دارند. تجربه اعتیاد، تجربه بیکاری، تجربه تردشدگی و انواع تجاربی که یک جامعه طبقاتی می تواند بر سر افراد بیاورد. 🔻آنها هم سهمی از آینده ندارند. مضطرب و نگران هستند و دائما از خود می پرسند که "چه خواهد شد؟" آینده برای آنها تیره و تار است. آنها از زندگی کردن با احساس "شرمساری" خسته شده اند. نه دولت، نه طبقه متوسط و نه مرفهین و ... انها را درک نمی کنند. آنها به شدت تحت فشار هستند. حقارت و شرمساری، آنها را به مرحله طغیان کشانده است. انها خود را "بازنده های آینده " می بینند. اینها هم هر روز در معرض پمپاژ ناامیدی و نفرت هستند در واقع رسانه ها و طبقه متوسط و احزاب و گروه ها هر روز خشم و نفرتشان از همدیگر را به سمت این افراد پمپاژ می کنند. و آنها خشونت را تنها راه تخلیه می بینند. 🔹در واقع طغیان اخیر را باید طغیان علیه آینده بدانیم. کسانی که سهمی از آینده ندارند و تصویری از آینده ندارند و در عین حال بر مبنای سود و زیانی که کارگزاران از سال 1376 و اصلاح طلب ها از سال 1388 و اصولگراها از سال 1392 بر آن مبنا رفتار می کنند را یاد نگرفته اند طغیان می کنند و اعتراض خود را در قالب درگیری نشان می دهند. تصاویری که از آینده در ذهن ما ساخته میشوند ما را به اقدام وا می دارند. 💢همیشه این کنش ها و واکنش ها مدنی و مسالمت آمیز نیستند. بویژه اگر معترضین فراموش شدگان جامعه باشند و آینده گان (نوجوانان و نسل آینده) مهمترین فراموش شده‌گان این جامعه هستند. 🌺🇮🇷 @Mobin_rfm