⭕️ تقدم عدالت و ولایت برهم یا بهانه عدم اطاعت 🔹دعوای اولویت داشتن عدالت بر ولایت یا ولایت بر عدالت، دعوای زرگری بر سر وجود واحدی میدانم که هر دو طرف آن فهم و شناخت صحیحی از آن ندارند وگرنه در یک وجود چیزی بر دیگری ارجحیت ندارد. ولایت مجری و عصاره عدالت است و عدالت مجرایی جز ولی حق نمی یابد. 🔹عدالت آنگونه که طیف معتقد به تقدم ولایت بدان معتقد است راه به سوی عدالت مارکسیستی کج کرده و این است که میان جریان چپ دانشجویی، عدالت خواهان بهاری و این دسته از دوستان وحدت نظر ایجاد کرده و این همان خطری بود که رهبری چند سال پیش جنبش عدالتخواه را به کار نظری در تعریف و فهم عدالت ارجاع داد. براستی عدالت وقتی عمق بیابد و گسترده شود چه مختصاتی دارد؟ در فهم ما چه چیز عدالت هست و چه چیز نیست؟ 🔹حزب الهی اصیل عدالت را مبنا و فلسفه ادیان میدانند و راه رسیدن به آن را ولایت الهی میدانند. 🔹مارکسیستها عدالت را مبارزه با بورژواها و غاصبان حق طبقه پرولتاریا(کارگر و رنجبر) میدانند. و راه ان را طی کمونهایی برای رسیدن به کمون اخر و جامعه بی طبقه میدانند. 🔹عدالت بهاری نیز عدالتی است با مختصات خاص خود. تقسیم مساوی اموال عمومی را راه رسیدن بعدالت میداند کما اینکه مسکن مهر، سهام عدالت، توزیع پول میان فقرا در سفرهای استانی و طرح متوقف شده باغشهرها همه مؤید این نوع تعریف از ایشان است. والبته عدالت مد نظر خویش را وحی منزلی میبیند که هر کس از آن بنا بر تاکتیک هم روی برگرداند گویا از غافله عدالت باز مانده. 🔹طرح بحث رهبری آینده نیز از ابداعات بهاری هاست برای توجیه چرایی عدم اطاعت از ولی فقیه. وقتی که این جماعت نتوانست اختلافات نظر و عملهای احمدی نژاد با رهبری را توجیه کند و در درون ولایت پذیری مشروعیتی برای مخالفتهای خود بیابد. بعنوان مثال درقضیه افشاگری در مجلس ضد لاریجانی که تا حد «خیانت» از سوی رهبری نامگذاری شد، رو دربایستی را کنار گذاشته و با طرح بحث رهبر آینده فهم چرایی عدم پیروی خود از ولایت فقیه را به تصور یک آینده ی موهومِ دامنگیرِ حزب الهی ها موکول کردند. 🔹این شبهه، پایه و اساسی ندارد. رهبر آینده همانطور که کسی احتمالش را هم نمیداد آقای خامنه ای بتواند جایگزین امام شود هر که میخواهد باشد مورد اطاعت و فرمانبرداری خواهد بود. بشرط آنکه بهترین گزینه موجود باشد و دارای صفات مد نظر در فقه شیعه. حال حالتی را می توان فرض کرد که باز هم مورد اشاره خود رهبری هم قرار گرفته. آن هم انتخاب فردی نالایق و حتی فاسق جهت تصدی مقام رهبری است. 🔹این که نیاز به استدلال ندارد. رهبر اگر دارای صفات مد نظر نباشد که رهبر و واجب الاطاعه نیست. و اگر آنچه پس از پیامبر رخ داد تکرار شد، آن موقع تکلیف دیگری داریم. این دسته از دوستان باین توجه ندارند که پیروی واطاعت از ولی فقیه از مسلمات شیعی است و خروج از آن گذر از مرزهای تشیع است. ولایت رکن اصلی مذهب و اطاعت موتور محرکه ولایت است. شما که هم اکنون عنصر اطاعت از ولی فقیه را به بهانه انتقاد، نظر کارشناسی متفاوت و... از برنامه و فکر خود حذف کرده اید. حتی خود امام خمینی هم دوباره رهبر شود اطاعت نخواهید کرد. ما میدانیم و بنا بر تجربه گذشتگان واقفیم هیچگاه در ابتدا رهبری بعدی کاریزمای رهبر قبلی را نخواهد داشت. علی پس از پیامبر، حسن پس از علی.... خمینی پس از بروجردی و خامنه ای پس از خمینی. 🔹لیکن وظیفه خود می دانیم به آنچه تکلیف است عمل کنیم و به آن وعده الهی معتقدیم که (یا ایها الذین امنو ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا) و در جایی دیگر(من يتق الله يجعل له مخرجا) ما از ترس آینده موهومی که شما متصور میشوید تقوی الهی و اطاعت از اوامر الهی را ترک نخواهیم کرد و همانطور که در تاریخ انقلاب بارها تجربه کردیم اینبار نیز توکل کرده بر اراده الهی و محقق شدن وعده های الهی هستیم. من یتوکل علی الله فهو حسبه... 🔸پ ن: روایتی تکراری از راوی فتح باشد که مورد توجه قرار گیرد: «اکنون بیدار دلان سراسر کره ارض، دیگر دریافته اند که خورشید عدالت مگر آن که از افق ولایت سر زند، و اگر نه هیچ. امام را دریابیم که راه و رسم انتظار را خوب می شناسد. این ولایت امام است که به ما حیثیت و شرف و مردانگی داده است و لاغیر». ✍️ ‌‌🌺🇮🇷 @Mobin_rfm