. 📚روزه و وظائف همسردارى زمان خلافت عمربن خطّاب بود، استان و شهر استراتژيكى بصره نياز به قاضى داشت، و جريان را به عمر گزارش دادند و عمر درصدد يافتن قاضى خوب براى بصره بود. در اين ايّام روزى زنى به عنوان شكايت از شوهرش نزد عمر آمد، و شكايت خود را چنين عنوان كرد: شوهرم همواره روزه مى گيرد و شبها را به عبادت به سر مى برد".(1) عمر گفت: "اين مرد (شوهر تو)، شخص نيكوكار است، كاش من نيز مانند او بودم". بار ديگر، زن گفت: "شوهرم روز روزه مى گيرد و شبها را تا صبح عبادت اشتغال دارد". عمر باز پاسخ داد: "شوهرت مرد نيكوكارى است". "كعب بن سور" كه در آنجا حضور داشت، رو به عمر كرد و گفت: "اى امير مؤمنان! اين زن گرچه شوهرش به نيكى ياد مى كند، ولى منظورش اين است كه شوهرش(ازنظرزناشویی) هيچ توّجهى به او ندارد" عمر گفت: شوهرش را حاضر كنيد، وقتى شوهرش حاضر شد، عمر به او گفت: "براستى همسر تو شكايت بزرگوارانه نمود، و من كسى را نديده بودم كه اين گونه شكايت كند". شوهر گفت: "آنچه را كه در سوره حجر و نحل و هفت سوره طولانى(2) نازل شده، مرا تحت تأثير شديد قرار داده و بى قرار كرده است (كه همه فكرم متوّجه آخرت است). كعب بن سور، به شوهر آن زن گفت: "در اسلام، زن بر گردن شوهر حق دارد، و تو شوهر بايد حقّ همسرت را ادا كنى، و نماز و روزه ات را نيز انجام بدهى". عمربن خطاب به كعب بن سور گفت: "بين اين زن و شوهر، قضاوت كن". كعب، طبق دستور، به آنها گفت: "خداوند هر چهار شب همخوابگى را بر شوهر روا داشته، ولى زن در چهار شب، يك شب حقّ همخوابگى با شوهر را دارد، بنابراين در اين چهار شب، مرد يك شب بايد حقّ زن را ادا كند، و در سه شب ديگر آزاد است، آنگاه به شوهر زن گفت: "اين دستور را حتماً رعايت كن". همين قضاوت هوشمندانه موجب شد كه عمر به كعب گفت: "تو را قاضى بصره قرار دادم، به سوى بصره براى قضاوت برو". كعب بن سور به بصره رفت، و در آنجا بر مسند قضاوت نشست، و سالها قاضى بصره بود، تا وقتى كه عثمان از دنيا رفت. هنگامى كه فتنه انگيزان مخالف على ع جنگ جمل را در بصره به پا كردند، كعب بن سور، قرآن را به گردنش آويزان نمود، و به صف مخالفان على ع پيوسته و مردم را بر ضدّ سپاه على ع مى شوراند، و خود همراه آنها مى جنگيد، سرانجام خود و سه برادرش كشته شدند.(3) و به اين ترتيب اين هوشمند گمراه به خاك سیاه هلاكت ابدى افتاد. 📚پاورقى (1) أنَّ زوُجى صَوّامٌ قَوامٌ. (2) يعنى سوره بقره، آل عمران، و نساء و مائده و انعام و اعراف و توبه كه به «السّبع الطوال» معروف مى باشد. (3) بحار، ج 32، ص 303 و 204. 🇮🇷🕊 @Mobin_rfm