^❣یه بار از این بچه خطا ندیدم❣^
--زودتر از هرروز امد خانه اخمو و دمغ میگفت، دیگر برنمیگردد سر کار ب ان میوه فروشی. اخر اوستا سرش داد زده بود .
خم شد صورتش را بوسید و اهسته صداش کرد ابراهیم بیدار شد، نشست اوستا امده بود 'هرطور شده' ناراحتی ان روز را از دل او در اورد و برش گرداند سرکار ؛اوستا میگفت "صدبار" این بچه را امتحان کردم پول زیر شیشه ی میز گذاشتم، توی دخل دم دست گذاشتم ،ولی یه بار ندیدم این بچه خطا کنه.💯
#شهید_حاج_ابراهیم_همت