«هَذَا اَلْمَوْلُودُ اَلَّذِی لَمْ یولَدْ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکهً عَلَی شِیعَتِنَا مِنْهُ»[۱۷] در اسلام، مولدی با برکت تر از امام جواد صلوات الله علیه به دنیا نیامده است. مشابه این روایت برای حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه و امام زمان صلوات الله علیهما وارد است. وقتی فردی قصد کار تحقیقی دارد، می‌گوید: به شرطی که صدور روایت از معصوم اطمینان آور باشد، از یک جهت امام جواد صلوات الله علیه با برکت ترین هستند، از یک جهت حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه هستند و از جهت دیگری امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداء با برکت ترین هستند. کما اینکه «یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاک وَطَهَّرَک وَاصْطَفَاک عَلَی نِسَاءِ الْعَالَمِینَ».[۱۸] «فَاطِمَهُ سَیدَهَ نِسَاءِ اَلْمُؤْمِنِینَ» بالاخره کدام صحیح است؟ برای استخراج عقائد، باید صدور روایت از معصوم اثبات شود لیکن در روضه «صدور» اثبات لازم ندارد لذا از روضه عقیده صادر نمی شود. باید انصاف داشته باشیم، پس از آن «عقیده» درنمی‌آید، نمی‌گویم عقیده حتماً غلط است، می‌روی و یک جای دیگر آن را اثبات می‌کنی، اما با این‌ها نمی‌شود. عبارت «أَفْضَلُ اَلْأَعْمَالِ» را در نرم افزارهای حدیثی جستوجو کنید، چند روایت مختلف خواهید دید. بالاخره کدام روایت صحیح است؟ یک روایت نیست بلکه جهت دارد. اصلاً آیا چنین روایاتی از معصوم صادر شده است؟ گزاره‌های روضه را واقع قطعی محسوب نکنید، مظلومیت حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه قطعی است و بعد از این مهم دیگر گزاره قطعی وجود ندارد مگر آنکه ثابت کنید که گزاره‌ای قطعی یا اطمینان آور است. اگر توانستید قطعیت گزاره‌ای را ثابت کنید، می‌توانید از آن عقیده استخراج کنید لذا خیلی باید دقت کرد. خیلی اختلافات در جامعه و شبهات عقیدتی که در جامعه پیدا می‌شوند… فرد یک روضه می‌خواند و یک شبهه عقیدتی پیدا می‌شود… این اصلاً عقیده نبود که شبهه عقیدتی پیدا کردید، اشتباهی رخ داده است، روضه برای گریه کردن بود و احتمال واقع داشت. باید صدور آن را ثابت کنید و بعد بگوید که شبهه اعتقادی به وجود آمده است. مثلاً یک نقل وجود دارد که حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه در شبِ عاشورا با غلافِ شمشیر خود کمی زمین را کندند تا آبی استخراج شد و غسل فرمودند… حالا اینکه این آب قابل شرب بود یا نبود هم محل اختلاف است. این نقل برای بیان یک خط روضه امکان دارد چون خلافِ واقعِ قطعی نیست اما اینکه بگوید: برای من شبهه عقیدتی به وجود آمد! آقا شما برای اثبات و رد این روایت دلیل محکم لازم دارید. عاقل‌تر، حکیم‌تر از امام وجود ندارد «اَلْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لاَ یدَانِیهِ أَحَدٌ».[۱۹] امام در این عالم یکی است که دومی ندارد… فردی می‌گوید: چرا چاه نکندند؟ ۱۴۰۰ سال همه معطل بودند تا شما این نظریه را بدهید! ما می‌فهمیم، امام که «وَاحِدُ دَهْرِهِ لاَ یدَانِیهِ أَحَدٌ» است. با روایت روضه که نمی‌توانید شبهه عقیدتی درست کنید. اگر جایگاه روضه خوانی و ثواب آن مشخص شود، خواهید دید که روضه هیچ ربطی به اعتقاد ندارد. روضه و نکاتی در مورد یکی از روایات باب ۸۸ کتاب شریف «کامل الزّیارات» کتاب «کامِلُ الزّیارات» که عرض کردم خیلی مهم است و ان شاء الله عزیزان حوصله کنند و چندین نفر با هم آن را بخوانند یا عالمی آن را تدرس کند، باب ۸۸ آن روایتی دارد… شاگرد ابن قولویه قمی رحمه الله علیه در باب ۸۸ می‌گوید: بعد از آنکه استاد کتابِ «کامِلُ الزّیارات» نوشت، من به مصر رفتم و یک روایتی شنیدم، روایت را به محضر استاد عرضه کردم درحالی که استاد هم این روایت را داشتند، باهم آن روایت را خواندیم، من آن دو روایت ـ استاد نزد خود داشتند و من نیز از مصر آوردم ـ تلفیق کردم و روایت نهایی این روایت است. استاد فرصت نکردند که این روایت در کتابِ خود را بیاورند لذا روایت اولِ باب ۸۸ برای مؤلف کتاب نیست و برای شاگرد ایشان است. بنده همه نسخ خطیِ قدیمیِ مهمِ «کامِلُ الزّیارات» را بررسی کردم و در تمام آن نسخ این روایت وجود دارد؛ یعنی ما نسخه شاگردِ ابن قولویه را داریم که روایت را اضافه کرده است درحالی که این روایت در نسخه‌ای ابن قولویه رحمه الله علیه نبوده است. این روایت در نسخه شاگردِ ایشان است ولی شاگردِ ایشان خیلی امانت دار است و توضیح داده است و در آخر هم می‌گوید: این روایت تمام شد و به باب برمی‌گردیم که استاد فرمودند. به گونه‌ای اول و آخر روایت را مشخص کرده است که شما متوجه شوید که این روایت جزو کتاب نیست ولی همین فرد دقیق می‌گوید: این روایت را به استاد نشان دادم و ایشان روایت را رد نکردند. گاهی در چاپ کتاب‌ها در محتوای آن تغییراتی ایجاد می‌کنند مثلاً متاسفانه در یک نسخه عربی کتاب «کامِلُ الزّیارات» این روایت شاگرد ابن قولویه را حذف کردند. « ص 9️⃣ »