🔰 آرزوی پرواز | به نقل از همسر شهید احمدرضا افشاری 📝در میان انبوهی از یادگاری‌هایش، دفتری پیدا شد.دفتری که رازی بزرگ را در دل خود نهفته داشت. دفتری که تا آن روز ندیده بودم. با دستان لرزان، صفحات آن را ورق زدم. در هر صفحه، جمله‌ای، آرزویی، و دعایی تکرار می‌شد؛ دعایی برای شهادت. 💬[خدایا مرا مانند مادرمان حضرت زهرا شهید کن] [خدایا مرا به دست دشمنان خدا (یهود) شهید کن] [خدایا رزق مرگ مرا ، شهادت قرار بده] ••• 🌹اشک‌هایم سرازیر شد. نمی‌دانستم که او تا این اندازه مشتاق پرواز به سوی معبودش بوده است. در آن دفترچه، راز قلبی‌اش آشکار شد؛ رازی که بین او و معبودش بود. 🕊او در هر سطر از آن دفتر، عاشقانه به سوی شهادت می‌رفت و اکنون، او به آرزویش رسیده است و من ماندم و دنیایی از احساسات متناقض. از یک سو، به او افتخار می‌کنم به خاطر رسیدنش به مقام شامخ شهادت. از سوی دیگر، دوری او برایم طاقت‌فرسا است و قلبم از فراقش می‌سوزد. ✨اما در میان این همه غم و اندوه، نور امیدی می‌درخشد. نوری که از ایمان راسخ او به خدا سرچشمه می‌گیرد. 🌷دفترچه کوچک او، اکنون گنجینه‌ای ارزشمند برای من است. گنجینه‌ای که مرا به یاد عشق، ایمان و شجاعت می‌اندازد. یادگاری که مرا به سوی خدا نزدیک‌تر می‌کند. 🇮🇷کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت ╔═"═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═''═╗ https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 ╚═-═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═-═╝