محسن با دوربین گوشی‌اش📲 از آن عکس📸 گرفت. پرسان پرسان آنجا را پیدا کردیم. ظرفیت موکب تکمیل بود؛ ولی راهمان دادند. فردایش مریض شد؛ سرماخوردگی😪 و تب‌ولرز شدید. یک روز کامل توی موکب از زیر پتو بیرون نیامد. ما برایش سوپ🍜 می‌گرفتیم و می‌آوردیم. آخرشب بود که روی پا شد. تک و تنها رفت حرم و برگشت. با بچه‌ها داشتیم برنامه برگشت را می‌چیدیم. پیشنهاد داد که حتما شب جمعه💔 را بمانیم. می‌گفت:(( این همه راه کوبیدیم اومدیم کربلا حیفه شب زبارتی آقا از دستمون بره.))😢 بااین حرفش دل همه را راضی کرد. می‌خواستیم شب جمعه باهم برویم زیارت. ما را قال گذاشت. خودش تنهایی رفت گوشه دنجی پیدا کرد برای زیارت.☹️ در حرم هرچه گشتیم پیدایش نکردیم. صبح که به موکب برگشتیم سر ساعتی که قرارمان بود رسید؛ با یک عالمه مهر و تسبیح📿📿 تربت که برای سوغاتی خریده بود.👌 📚کتاب #سربلند #اربعین #شهید_محسن_حججی @Modafeaneharaam