سالگرد دو هجرت امام خمینی به نجف و پاریس 🔰 هجرتی پربرکت به درازای ۱۳ سال 🔸«۱۳ مهرماه ۱۳۵۷ پس از نماز صبح‌، سید احمد خمینی از پدرش پرسید که چه کنیم؟ آیت‌الله گفت که «قصد ما رفتن به سوریه است». گفتم «اگر راه ندادند، اگر آنها هم برخوردی مثل کویت کردند، بعد کجا؟» صلاح بر این دیده شد به کشوری بروند که ویزای ورود نخواهد، بدون شرط آنها را بپذیرد تا از آنجا برای رفتن به سوریه مهیا شوند. «فرانسه را پیشنهاد دادم... امام پذیرفتند. خوابیدم». ساعت هشت صبح تصمیم خود را به آگاهی ماموران عراقی رساندند. می‌خواستند آنان را با خودرو بفرستند، حال آیت‌الله مساعد نبود. اصرار کردند و با هواپیما رفتند.» سند ساواک بقیه ماجرا را اینچنین روایت می‌کند: 🔻«... ناشناسی ضمن تماس با شهاب الدین‌اشراقی از قول فرزند خمینی (احمد) اظهار می‌دارد آقا حالشان خوب است و چون قصد عزیمت به سوریه را داشته و بلیت هواپیما نبود و از طرفی حاضر نیستند در بغداد توقف نمایند، امکان دارد فردا عازم فرانسه گردند...» 🔸اما ۱۳ سال پیش از این تاریخ در سه‌شنبه 13 مهرماه 1344 (9 جمادی الثانی 1385 هجری قمری) هواپیمایی که حضرت امام یکی از مسافرین آن بودند، از ترکیه به سوی عراق پرواز کرد. امام پس از 11 ماه تبعید تحت نظر مامورین امنیتی ترکیه در بورسا، به عراق فرستاده شدند. در این پرواز فرزند ارشد امام، حاج سید مصطفی خمینی نیز که در روزهای تبعید ترکیه حضور داشت، همراهشان بود. 🔸امام و سید مصطفی در مسافرخانه «عبدالامیرجمالی» کاظمین اتاقی گرفته و سپس به زیارت حرم امامان شهید در این شهر رفتند. اما به محض رسیدن خبر ورود امام به عراق، در میان محافل روحانی و علمی و حوزوی نجف و کربلا، شور و غوغایی به پاخاست و روحانیون و طلاب این شهرها برای استقبال از مرجع و مجتهد عالیقدر شیعه، به صورت دسته جمعی راهی کاظمین شدند. 🔸اگرچه شاه و آمریکا بر این خیال بودند که امام اگر به یک کشور غیر اسلامی برود، دیگر نمی‌تواند آن نقش رهبری و حضور در سرزمین‌های اسلامی را ایفا نماید و در غوغا و سر و صدای غرب و رسانه‌هایش گم خواهد شد اما باز هم بنا به اراده الهی، حوادث برعکس آنچه آنها تصور کرده بودند، رخ داد و صدا و پیام‌ها و آرمان‌های امام حتی بیش از همه آن 14 سال تبعید قبلی، به گوش جهانیان رسید و نهضت را سال‌ها و سال‌ها به جلو برد، آنچنان که حتی در مخیله آمریکا و شاه هم نمی‌گنجید. (ص)