✍️ترجمه نهج البلاغه: نامه امام علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام، بخش نهم: آنچه برای خود می‌پسندی... 🔺یا بُنَيَّ اجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ؛ فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِك وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا، وَ لَا تَظْلِمْ كَمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ، وَ أَحْسِنْ كَمَا تُحِبُّ أَنْ يُحْسَنَ إِلَيْكَ، وَ اسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِكَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَيْرِكَ، وَ ارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِكَ، وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تُحِبُّ أَنْ يُقَالَ لَكَ. وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ، فَاسْعَ فِي كَدْحِكَ وَ لَا تَكُنْ خَازِناً لِغَيْرِكَ، وَ إِذَا أَنْتَ هُدِيتَ لِقَصْدِكَ فَكُنْ أَخْشَعَ مَا تَكُونُ لِرَبِّك. 🔺پسرم! خويشتن را معيار و مقياس قضاوت ميان خود و ديگران قرار ده. براى ديگران چيزى را دوست دار که براى خود دوست مى دارى و براى آنها نپسند آنچه را براى خود نمى پسندى. به ديگران ستم نکن همان گونه که دوست ندارى به تو ستم شود. به ديگران نيکى کن چنان که دوست دارى به تو نيکى شود. آنچه را براى ديگران قبيح مى شمرى براى خودت نيز زشت شمار. و براى مردم راضى شو به آنچه براى خود از سوى آنان راضى مى شوى. آنچه را که نمى دانى مگو، اگر چه آنچه مى دانى اندک باشد، و آنچه را دوست ندارى درباره تو بگويند، درباره ديگران مگو. (پسرم!) بدان که خودپسندى و غرور، ضد راستى و درست انديشى و آفت عقل هاست، پس براى تأمين زندگى نهايت تلاش و کوششت را داشته باش(و از آنچه به دست مى آورى در راه خدا انفاق کن و) انباردار ديگران مباش. هرگاه(به لطف الهى) به راه راست هدايت يافتى(شکر پروردگار را فراموش مکن و) در برابر پروردگار خود کاملا خاضع و خاشع باش. 🔻به راستى اگر اين اصل مهم اخلاقى با شاخ و برگ هاى هفت گانه اى که امام(عليه السلام) براى آن شمرده در هر جامعه اى پياده شود، صلح و صفا و امنيت بر آن سايه مى افکند و نزاع ها و کشمکش ها و پرونده هاى قضايى به حدّاقل مى رسد. محبّت و صميميت در آن موج مى زند و تعاون و همکارى به حد اعلى مى رسد، زيرا همه مشکلات اجتماعى از آنجا ناشى مى شود که گروهى همه چيز را براى خود مى خواهند و تنها به آسايش و آرامش خود مى انديشند و انتظار دارند ديگران درباره آنها کمترين ستمى نکنند و سخنى بر خلاف نگويند; ولى خودشان آزاد باشند، هرچه خواستند در باره ديگران انجام دهند و يا اينکه براى منافع و حيثيت و آبرو و آرامش ديگران ارزشى قائل باشند; ولى نه به اندازه خودشان، براى خودشان خواهان حد اکثر باشند و براى ديگران حدّاقل. 🔻آنچه را امام(عليه السلام) در تفسير اين اصل اخلاقى بيان فرموده در کلام هيچ کس به اين گستردگى ديده نشده است، هرچند ريشه هاى اين اصل ـ به گفته مرحوم مغنية در شرح نهج البلاغه اش در تفسير همين بخش از کلام مولا ـ به طور اجمالى در گذشته وجود داشته است. او مى گويد: «ما نمى دانيم چه کسى نخستين بار اين سخن طلايى را بيان کرده ولى هرچه باشد همه انسان هاى فهميده در آن اتفاق نظر دارند، زيرا معناى برادرى و انسانيّت و تعامل انسان ها با يکديگر و قدرت و پيروزى، بدون محبّت حاصل نمى شود. زندگى بدون محبّت سامان نمى يابد و مفهومى نخواهد داشت و نقطه مقابل محبّت که نفرت و کراهت است جز جنگ و جدايى و سستى نتيجه اى نخواهد داشت». .🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ‌‌ .🖤•|اللّٰهُم‌َعَجِل‌لوَلیِڪَ الفَࢪَج‌|•🖤 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓   @Moheban_Mahdii313 ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛