حرف که نه ولی یک بار در مرخصی بود یکی از دوستاش بهش زنگ زد گفت که یکی از بچه ها پاش رفته رو مین پاهاش ودستاش قطع شده اول علی ناراحت شد من هم خیلی ناراحت شدم وگریه کردم اما در جواب ناراحتی من گفت مامان خدا یک جان به هر انسانی داده چه بهتر که در راه خدا بره چه مرگی بهتر از شهادت